شما با مطالعه این مقاله میتوانید یک نیروی فروش حرفهای تربیت کنید.
اگر خود شما یک فروشنده میباشید بواسطه مطالعه این مقاله میتوانید دانش فروش خود را افزایش دهید.
همانطور که میدانید امروزه یک بیزینس برای بقاء خود نیاز به جریانهای مالی مثبت دارد. اما این جریانهای مالی چگونه ساخته شوند؟ چگونه میتوان این جریانهای مالی را مدیریت کرد. به این سوالات فکر کنید، تقریبا همهی آنها برای شما یک پاسخ خواهند داشت. درست است که تبلیغات مهم است اما فکر کنید که در نهایت چه کسی میتواند این تبلیغات را برای شما عملی کند. ممکن است که شما فکر کنید که کیفیت بالای کالا و خدمات شما مهم است اما در نهایت قرار است که چه کسی آن را پرزنت کند، پاسخ نیروی حرفهای فروش خواهد بود.
نکاتی که ما در این مقاله ما برای شما آماده کردهایم، قطعا برای شما منجر به تربیت نیروی فروش حرفهای میشود. به این نکته توجه داشته باشید که مقاله ما قرار است نظر شما را نسبت به نیروی فروش حرفهای متحول کند. البته لازم به ذکر است که شما به هر میزان که ورودی بیشتری داشته باشید. کاملا طبیعی است که رشد قویتری نیز داشته باشید. در نتیجه شما باید روی سئو فروش خود کار کنید. با توجه به این موضوع به شما توصیه میکنم که بخش مقالات سایت برترآموز مراجعه کنید. در آن بخش از « آموزش سئو » استفاده کنید.
دقت داشته باشید که ما در این مقاله قصد داریم علاوه بر آموزش نیروی فروش حرفهای شما برای شما یک جریان مالی پایدار نیز خلق کنیم. فروش قدرتمند یک امر اتفاقی نیست. در نتیجه شما باید تمام تلاش خود را به کار گیرید تا برای آن برنامه ریزی داشته باشید. از طرفی برای ورودی اطلاعات درست نیاز خواهید داشت که آموزشهای خود را به صورت علمی و عملی چک کنید.
زمانی که شما به یک فروش فوق العاده فکر میکنید. باید به دو پارامتر توجه داشته باشید. پارامتر اول این است که اگر شما فروشنده کسب و کار خود و یا کسب و کار دیگران میباشید، تا چه میزان روی اصول فروش تسلط دارید؟ پارامتر دوم این است که اگر شما برای کسب و کار خود فروشنده استخدام میکنید، تا چه میزان نیروی فروش حرفهای در مجموعه شما فعال است. به این نکته توجه داشته باشید که فروش اتفاقی نیست و نیاز به برنامه ریزی دارد. در مرحله اول قبل از این که به این سوال پاسخ دهیم که نیروی فروش حرفهای کیست؟
باید به این موضوع توجه داشته باشیم که یک نیروی خوب دستمزدی بیشتر از دیگران از شما دریافت میکند. بلکه درست متوجه شدید نیروی فروش حرفهای گران است. از طرفی اگر شما به دنبال این پاسخ این سوال میباشید که چگونه کارشناس فروش شویم، باید به شما بگویم که نباید مهارت خود را با قیمت پایین عرض کنید. چرا که در این صورت در پوزیشنهای لول بالا قرار نخواهید گرفت. نتیجه آن نیز کاملا مشخص است شما هیچ وقت به درآمد قابل توجه نخواهید رسید. اگر شما برای کسب و کار خود ارزش قائل نیستید از دیگران این توقع را نداشته باشید.
در نهایت ما در این مقاله برای شما چند ویژگی عرض میکنیم که اگر شما بتوانید به صورت تخصصی روی هر یک از ویژگیهای کار کنید. به صورت قطعی میتوان گفت که شما تبدیل به یک فرد بسیار حرفهای و قوی خواهید شد. توجه داشت باشید که یک فروشنده حرفهای قطعا یک شخصیت بسیار حرفهای خواهد داشت. از طرفی زمانی که شما میخواهید نیروی فروش حرفهای داشته باشید و یا عضوی از این گروه قرار بگیرید باید دید خود را به صورت بین المللی روی این موضوع داشته باشید و نه دید محلی و ساده.
زمانی که ما صحبت از نیروی فروش حرفهای میکنیم، اولین و مهمترین پارامتر قابل بررسی شما باید پوشش شخص مقابل باشد. به این نکته توجه داشته باشید که زمانی که قرار است یک برنامه فروش حرفهای داشته باشید، باید بتوانید با پوشش خود نظر طرف مقابل را به خو جذب کنید. بر اساس تحقیقات صورت گرفته توسط تیم آموزشی برترآموز معمولا شرکتهای مطرح در حوزه فروش مانند اپل، لامبورگینی و… . از مهمترین شرایط استخدام کارشناس فروش آنها میتوان به پارامترهای پوششی اشاره کرد.
زمانی که یکی از دوستان ما در شهر مونیخ آلمان برای استخدام در شرکت بنز رفته بود. زمانی که برای مصاحبه قبول شد، او را در یک بخش مناسب قرار دادند. برای او این سوال ایجاد شد که مهمترین دلیل قبولی او چیست؟ و چرا با توجه به زبان آلمانی ضعیف او، او را در بخش مهمی مانند فروش خودروی تشریفات قرار دادند. پاسخ مدیریت منابع انسانی به او چنین بود.
« علت انتخاب شما پوشش مناسب، تسلط بر آداب اتیکت ( آداب رسمی گفتگو و پوشش مناسب ) بوده است. این دو ویژگی باعث شده است که زبان شما اولویتهای بعدی قرار بگیرید. » دقت داشته باشید که شما قبل از این که هر کالا و خدماتی را به فروش برسانید، باید بتوانید خود را به فروش برسانید. بله درست متوجه شدید، شما باید خودتان را بفروشید. اگر شما بتوانید احترام و نظر طرف مقابل را به خود جلب کنید تقریبا نیمی از فروش را انجام دادهاید.
سعی کنید متناسب با مکانی که قرار است در آن فروش داشته باشید، خود را آماده کنید. به عنوان مثال زمانی که قرار است شما فروشنده یک کت و شلوار باشید، باید خودتان به نوعی از بهترین محصول خود استفاده کنید که دیگران ترغیب به استفاده خرید از شما شوند. خودتان باید مدل و چهره برند خود باشید.
زمانی که قرار است شما یک نیروی فروش حرفهای تربیت کنید و یا قرار است که خودتان یک کارشناس فروش خبره بشوید باید بتوانید در لولهای بالای فروش فعالیت داشته باشید. زمانی که قرار است شما فروش حرفهای داشته باشید تنها داشتن مهارت مذاکره لازم و کافی نیست. بلکه شما باید سعی کنید که مذاکره خود را به افراد ماهر و خبره در حوزه کاری خود انجام دهید. برای شروع به بخش مقالات سایت برترآموز مراجعه کنید. در آن بخش از مقاله « اصول و فنون مذاکره » استفاده کنید.
در مرحله بعدی شما باید تمرین مذاکره خود را به صورت مستقیم و غیر مستقیم با همکاران خود انجام دهید. از دوستان خود بخواهید که یک محصول را برای شما پرزنت کنند. دقت کنید که استراتژی فروش آنها برای یک محصول یکسان چیست، در مرحله بعد شما باید تمام تلاش خود ره به کار گیرید تا نکات آنها را به دانش مذاکره خود ترکیب کنید. ممکن است بگویید که در کار شما نیروی فروش حرفهای وجود ندارد و شما تنها فروشنده مجموعه میباشید.
مشکلی ندارد قطعا در بیزینس شما کلی کسب و کار وجود دارد که شما میتوانید از آنها استفاده کنید. به عنوان یک مشتری بد قلق و آگاه وارد مغازه شوید و تمام سعی خود را به کار گیرید تا افراد را مجاب به فروش محصولات کنید. سعی کنید در این مدت بیشترین امتیازها را از سمت مقابل دریافت کنید. البته این کار برای شما مزایای جانبی نیز دارد که در بخشهای بعید به صورت مفصل در مورد آن با شما صحبت خواهیم کرد.
توجه داشته باشید که زمانی که قرار است شما به عنوان یک خریدار وارد بازار رقبا بشوید. اگر کالای رقبای شما قیمت بالایی ندارد، بهتر است که آن را خریداری کنید. این کار برای شما میتواند یک دید مناسب نسبت به رقیبتان ایجاد کند.
زمانی که شما به دنبال استخدام کارشناس فروش میباشید، ممکن است که این سوال برای شما ایجاد شود که شرایط استخدام کارشناس فروش چیست؟ ممکن است که فکر کنید اگر یک فرد در رشته کارشناس فروش آموزش دیده باشد، میتواند برای بازاریابی فروش شما معرکه باشد. این دیدگاه کاملا اشتباه است، چرا که آموزش به تنهایی تضمین کننده موفقیت نیست. به این موضوع توجه داشته باشید که یک نیروی فروش حرفهای معمولا تجربه بسیار بالایی دارد. اگر بخواهیم در موضوع فروش بگوییم که دانش آکادمیک بهتر است و یا تجربه فروش؟
باید به صورت قطع بگوییم که تجربه و سابقه فروش موثر برای شما بسیار عالی خواهد بود. اگر شما چند کتاب و مقاله در حوزه جراحی بخواهید آیا شما یک جراح میشوید. باید به شما بگوییم که خیر این موضوع کاملا اشتباه است. چرا که زمانی که شما مهارت مهم مانند مذاکره و فروش را صرفا از چند کتاب بخوانید نخواهید توانست که به درستی از آن استفاده کنید. در نتیجه شما باید تمام تلاش خود راه به کار گیرید تا آن را با فروش خود تمرین کنید. البته توجه داشته باشید که دانش نیز در این حوزه مهم است.
اگر شما جردن بلفورت را یک فروشنده ماهر بدانید، او بهترین شرایط استخدام کارشناس فروش را در فیلم گرگ وال استریت آموزش داده است. زمانی که شما او به دنبال یک فروشنده ماهر برای فروش اوراق قرضه سهام میگردد. به او نمیگوید که دانش تو در حوزه بازار مالی چیست! بلکه از او میخواهد که یک خودکار را به او بفروشد. این یک مثال بسیار واضح و کاربردی از این است که تجربه در فروش میتواند جای دانش آکادمیک را بگیرد. البته سعی کنید به این تکنیک به صورت عمیق نگاه کنید.
به این نکته توجه داشته باشید که درست است که شما به دنبال استخدام یک کارشناس فروش با تجربه میباشید. ما نیز در بخش قبل به شما گفتیم که در فروش تجربه همه چیز است اما این موضوع یک پیش شرط بسیار مهم دارد. آن هم این است که نیروی فروش حرفهای شما باید کالای شما را به درستی بشناسد و به اصول مذاکره نیز به صورت تجربی واقف باشد. در این صورت میتوان گفت که ممکن است او برای شما کارآمد باشد.
منظور ما را اشتباه برداشت نکنید، نیروی فروش حرفهای همیشه در حال مطالعه است. اما مطالعه دروس تخصصی که روی فروش و تواناییهای او تاثیر میگذارد. این موضوع را سعی کنید که جزئی از روند کاری و استخدام خود قرار دهید. سعی کنید برای تربیت نیروی فروش حرفهای خود کتابهای مرتبط تهیه کنید و از او نیز بخواهید که خلاصهای از آن به شما ارائه دهد. در این صورت میتوانید از انتخاب نیروی فروش حرفهای اطمینان داشته باشید.
زمانی که گفتههای نیروی فروش حرفهای در سازمانها و نهادهای بزرگ را بررسی میکردیم. به یک سری نقاط مشترک رسیدم که ممکن است این نکات برای شما نیز جالب باشد. از طرفی اگر شما بتوانید که این نکات را در کسب و کار خود اضافه کنید و از آن به عنوان قانون یاد کنید. قطعا کسب و کار شما رشد قابل توجهی را تجربه خواهد کرد. توجه داشته باشید که دانستن این نکات از شما یک نیروی فروش حرفهای نمیسازد. عمل به آن است که شما را یک نیروی فروش حرفهای میکند.
زمانی که نوشته فروشندگان بزرگ آمریکایی را بررسی میکردیم به یک نکته بسیار جالب دست پیدا کردیم. معمولا فروشندگان بزرگ مذاکره را یک علم با چند زیر شاخه میدانند. اگر بخواهیم که از نظر آنها مهمتری زیر شاخه مذاکره را بررسی کنیم. باید بگوییم که از نظر فروشندگان بزرگ متقاعد سازی و مذاکره دو داستان کاملا متفاوت هستند. در نتیجه سعی کنید متقاعد سازی را در برنامه آموزشی خود قرار دهید.
برای شروع میتوانید به بخش مقالات سایت برترآموز مراجعه کنید. در آن بخش نیز میتوانید از مقاله « چگونه مشتری خود را متقاعد کنیم » به صورت جامع و کامل استفاده کنید. اگر حضور ذهن داشته باشید ما در بخشهای قبل به شما گفتیم که یکی از وظایف شما برای اینکه یک نیروی فروش حرفهای شوید این است که به سراغ رقبا خود بروید. شما برای این که بتوانید مشتری خود را به بهترین نحو ممکن متقاعد کنید، باید تمام تلاش خود را به کار گیرید تا مشتریان خود را بهتر از خودشان بشناسید. در این صورت شما آلترناتیو طرف مقابل خود را میشناسید.
با توجه به این نکته بسیار مهم، دست طرف مقابل برای شما کاملا باز و روشن خواهد بود. شما از طرف مقابل خود نمیتوانید هیچ نکته منفی دریافت کنید. به این نکته توجه داشته باشید که از مهمترین مزایای شناخت رقبا این است که متقاعد کردن مشتری برای شما به سادگی آن خوردن خواهد شد.
این که شما با دروغ بتوانید کالا و خدمات خود را به فروش برسانید، فروش حرفهای نیست. بلکه نشان از شیاد بودن شما دارد. به این نکته توجه داشته باشید که زمانی که ما صحبت از یک نیروی فروش حرفهای میکنیم، باید بتواند در عین صداقت کار خود را انجام دهد. در غیر این صورت کار و مهارت او برای شما ارزشی نخواهد داشت. زمانی که فرد با دروغ سعی میکند کالا و خدمات شما و یا خود را به فروش برساند، این تکنیک سیاه ممکن است که برای شما فروش به همراه داشته باشد.
اما برند شما را به صورت کامل از بین خواهد برد، از طرفی با این کار نشان میدهد که به کالایی که میفروشد، اعتماد کافی ندارد. سعی کنید به این نکته توجه داشته باشید که فروش با صداقت جدای از مزایای اخلاقی که دارد؛ میتواند روی قدرت فروش و ذهن شما نیز تاثیر داشته باشد. زمانی که شما از دروغ برای کار خود استفاده میکنید یک بار ذهنی اضافی روی ذهن خود ایجاد میکنید. این کار ممکن است از نظر شما اشکالی نداشته باشد. اما نیروی فروش حرفهای به تمام ذهن خود نیاز دارد.
او باید بتواند در زمانی درست مشتری خود را متقاعد و بررسی کند. چرا که در غیر این صورت خود او در دامهای متفاوت مذاکره قرار خواهد گرفت. از طرفی تجربه ثابت کرده است زمانی که یک فرد با دروغ سعی در فروش کالا و خدمات دارد. معمولا نمیتواند رشد قابل توجه را تجربه کند، چرا که او نمیتواند زبان بدن طرف مقابل را به خوبی درک کند. شما باید به عنوان نیروی فروش حرفهای رفتار خود را از افراد آماتور جدا کنید. فروشندهای که دروغ میگوید، توانایی ذهنی بالایی در به یاد آوری اطلاعات ندارد. این موضوع نیز برای او یک معنی دارد، شکست در برندینگ موفق.
ممکن است که برای شما این سوال ایجاد شود که فروش چه ربطی به زبان انگلیسی دارد؟ اولا به این نکته توجه داشته باشید که یک نیروی فروش حرفهای معمولا دو زبانه است. در این صورت برای فروشهای بزرگ و مذاکره برای تیم توانای منتقل کردن اطلاعات لازم را دارد. از طرفی بهترین منابع مذاکره معمولا به زبان انگلیسی است. در نتیجه اگر شما به این موضوع فکر میکنید که از فروش یک درآمد بالا داشته باشید، باید خود را به دیگران اثبات کنید.
توجه داشته باشید که یک فروشنده حرفهای به دنبال این است که کار خود گسترش دهد. زمانی که شما میخواهید یک رزومه کاری حرفهای از خود به دیگران ارائه دهید. در این صورت مهارت مکالمه زبان انگلیسی شما بسیار مهم خواهد شد. چرا که همانطور که یک فروشنده حرفهای توانایی فروش مناسب دارد. توانایی خرید بالایی نیز دارد چرا که به اصول مذاکره و تکنیکهای آن آگاه است. برای شروع میتوانید از به بخش آموزشهای سایت برترآموز مراجعه کنید. در آن بخش از « آموزش زبان انگلیسی » به صورت جامع و کامل استفاده کنید.
توجه داشته باشید که زمانی که شما به عنوان یک نیروی فروش حرفهای قرار است آموزشهای سطح بالا در حوزه فروش داشته باشید. به یک منبع بسیار بزرگ و رایگان دسترسی خواهید داشت. البته به یک شرط به شرطی که زبان انگلیسی مناسبی داشته باشید.
یوتیوب یک دانشگاه رایگان است که بهترین اطلاعات را در اختیار افراد قرار میدهد. اما بهترین منابع آن معمولا انگلیسی زبان است. شما نباید خود را از دانش روز محروم کنید.
به این نکته توجه داشته باشید که مهم نیست که شما در چه جایگاهی قرار دارید. مهم نیست که شما چه وضع درآمدی دارید. مهم نیست که شما تا چه میزان میتوانید به دیگران حرف خود را تحمیل کنید. تنها یک چیز مهم است و آن هم این است که شما تا چه میزان میتوانید اعتماد به نفس و عزت نفس بالایی داشته باشید. توجه داشته باشید که فروش شما به عوامل متعددی وابسته است. اما یکی از مهمترین دلایل و عوامل آن اعتماد خود شما به خودتان است.
زمانی که شما اعتماد به نفس بالایی داشته باشید، در صورتی که یک مشکل نیز داشته باشید توانایی حل کردن آن را خواهید داشت. فروش مانند بازی شطرنج است، ممکن است طرف مقابل از هر تکنیکی برای برد خود استفاده کند. شما در صورتی میتوانید پاسخ درست به او بدهید که اعتماد به نفس خود را حفظ کنید. یکی از تکنیکهای سیاه در فروش و یا در خرید این است که با شخصیت طرف مقابل بازی کنید. در این صورت شخص عصبانی میشود. این زمان بهترین زمانی برای گرفتن امتیازات قاب توجه است. چرا که نیروی فروش توانایی درست فکر کردن ندارد.
اما یک نیروی فروش حرفهای همیشه به کار که میکند اعتماد دارد. از طرفی تمام سعی خود را میکند که عزت نفس و اعتماد به نفس خود را نیز حفظ کند. دلیل آن نیز کاملا مشخص است. زمانی که شما به کار خود و شخصیت خود اطمینان داشته باشید، تمرکز شما به هم نخواهد خود و طرف مقابل نمیتواند از تکنیکهای سیاه در مقابل شما استفاده کند. توجه داشته باشید که یک نیروی فروش حرفهای تمام تلاش خود را کند تا با برندینگ خود، کالا و خدمات خود را به فروش برساند.
زمانی که به بررسی مهارتها و ویژگیهای نیروی حرفهای فروش میپرداختیم، به یک ویژگی مشترک آن ها با بازاریابان حرفهای رسیدیم. هر دو گروه معمولا توانایی بسیار بالایی در برنامه ریزی پلن و استراتژی فروش شخصی دارند. دقت کنید که معمولا هر مرکز بازاریابی و یا فروشگاه یک استراتژی فروش کلی دارند که شما میتوانید از آن استفاده نمایید. اما این استراتژی فروش کلی بازدهی متوسطی نیز به همراه دارد. به عنوان مثال این که شما نیاز مشتری را بررسی کنید و به انتخاب مشتری کمک کنید. و یا ممکن است که استراتژی فروش اصلی در محل کار شما، مذاکره شاخه ای باشد که خود یک استراتژی کامل فروش برای فروش کالاهای لوکس میباشد. اما باید بدانید که وجه تمایز نیرو حرفهای فروش چیز دیگری است.
آن ها معمولا یک استراتژی فروش شخصی سازی شده دارند که تمامی مراحل آن برنامه ریزی شده است. به عنوان مثال زمانی که شما به یک مشتری میرسند، یک دیاگرام ذهنی برای فروش خود دارند. آن ها چند سوال از پیش تعیین کردهاند و بر اساس آن مذاکره و گفتگو خود را جلو میبرند. حتی در بخشهای از این دیاگرام نیز داستان برند را قرار دادهاند تا مخاطب احساس و درک بهتر از فروش و مراحل مختلف آن داشته باشد. به این نکته توجه نمایید که شما به عنوان یک فروشنده حرفهای باید یک گام جلوتر از همکاران خود باشید.
زمانی که آن ها از استراتژیهای فروش کلی استفاده میکنند، شما به عنوان یک فرد خبره باید تمام تلاش خود را به کار گیرید تا فروش شما بر اساس یک سناریو فروش شخصی سازی شده باشد. در این صورت زمانی که با مشتری به چالش برسید به سادگی میتوانید از این سناریو فروش گفتگوی خود را مدیریت کنید و از همه مهمتر فروش خود را نهایی نمایید. البته آزمون و خطا روی سناریو فروش نهایی شما به میزان تجربه شما بستگی دارد. حتی برای این کار میتوانید از مشاورین خبره این حوزه استفاده کندید. حتی میتوانید از دوستان و آشنایان خود برای راستی آزمایی آن استفاده کنید. البته دقت داشته باشید که پرسنونای مشتریان شما یکسان باشد.
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که به یک فروشگاه لوکس مراجعه کرده باشید و در آن جا فروشنده با چند سوال نا مربوط شما را آزرده خاطر کرده باشد. به نظر شما علت این موضوع چیست؟ گاها فروشندههای کم تجربه مرز باریک حریم شخصی و همچنین جسارت نزدیک شدن به مشتری را تشخیص نمیدهند. به همین دلیل است که برای استخدام نیروی فروش، در زمان بررسی مهارتها و ویژگیهای نیروی حرفهای فروش باید به تعریف او از جسارت و حریم شخصی توجه ویژهای داشته باشید. برای پیدا کردن پاسخ این سوال تنها لازم است که شرایط مختلف مشتریان خود را برای او ترسیم کنید و سپس از او در مورد هر شرایط سوال کنید.
نکته بعدی که باید به آن توجه نمایید، زیر نظر گرفتن رفتار فروشنده در برخورد با مشتریان شما میباشد. بررسی این موضوع بسیار مهم است و نباید آن را دست کم بگیرید. همواره از فروشنده خود بخواهید که اولین برخوردهای شما با مشتریان را در نظر بگیرد. سپس این رفتار را در مقابل شما با مشتریان کسب و کار شما تکرار کند. در صورتی که فروشنده شما درک درست از ماهیت کسب و کار شما داشته باشد، این موضوع به این معنی است که او میتواند ریسک پذیری و جسارت مناسبی از خود در برخورد با مشتریان شما نشان دهد.
دقت کنید اگر یک فروشنده خجالتی باشد و با زمانی که این فروشنده قواعد اخلاقی ویژه خود دارد، دو موضوع کاملا متفاوت است و نباید آن را به جسارت و یا ریسک پذیری از مشتری ربط دهید. به عنوان مثال زمانی که یک فروشنده مرد نمیتواند به خوبی با یک مشتری زن ارتباط برقرار کند، احتمالا خجالتی است. اما زمانی که فروشنده شما با یک خانوم ارتباط مناسبی برقرار میکند اما به صورت قابل توجهی مبادی آداب میباشد، این موضوع به خجالتی بودن ارتباطی ندارد. حتی ممکن است او آدم بسیار جسور و ریسک پذیری باشد، اما برای حفظ حریم خصوصی مشتری شما سعی میکند که یک چهارچوب از پیش تعیین شده برای هر مخاطب اعمال نماید.
شما در این مقاله به صورت جامع و کامل با ویژگیها و مهارتهای یک نیروی فروش حرفهای آشنا شدید. به این نکته توجه داشته باشید که آشنایی شما تاثیری در زندگی شما نخواهد داشت. شما باید تمرین و تکرار فراوان داشته باشید. به این نکته توجه داشت باشید که افراد زمانی برندینگ خود را تکمیل میکنند که تمرین و تکرار داشته باشند. منظور ما از برندینگ این است که هر نیروی فروش حرفهای برای خود یک برند متمایز و قابل احترام دارد.
به عنوان مثال فردی مانند محمد رضا شعبانعلی قبل از این که یک مذاکره کننده و یا فروشنده بزرگ باشد. یک برند بسیار حرفهای در حوزه فروش دارد. برند آقای شعبانعلی است که باعث میشود او یک فروشنده حرفهای و یک مذاکره کننده تمام عیار باشد. توجه داشته باشید که فروش یک موضوع چند عاملی است و شما باید در بخشهای مختلف آن سرمایه گذاری کنید.
امیر شادان پور 😎 متخصص تولید محتوا « Content Marketing »و رپورتاژ نویسی پژوهشگر حوزه سئو و علاقه مند به تولید محتوای کاربردی و سئو شده، علاقه مند به حوزه تکنولوژی و دیجیتال مارکتینگ توانایی تولید محتوای تخصصی و ترجمه زبان انگلیسی مشغول همکاری با برترآموز😏
نظرات کاربران