اگر شما به کسب و کارها و استارتاپها علاقه داشته باشید یکی از نکاتی که بسیار در مورد آن صحبت میشود بیزینس مدل ( business model ) است. اما بیزینس مدل چیست؟ چرا زمانی که شما به بیزینس کوچهای حرفهای مراجعه میکنید یکی از مواردی که به عنوان امتیاز برای برند خود در نظر میگیرند طراحی بیزینس مدل حرفهای است؟
این موضوع به اندازهای مهم است که میتوان به عنوان مقدمه ساعتها برای آن به طرح سوال پرداخت، اما به یاد داشته باشید که قدمت این موضوع در ادبیات مدیریتی به کمتر از 30 سال میرسد و این مفهوم برای اولین بار در حوالی سالهای 1995 در ادبیات مدیریتی مطرح شد. به طور کلی اگر بخواهیم به مفهوم بیزنیس مدل اشاره داشته باشیم، ما نیاز داریم تا برای خود یک بوم کسب وکار طراحی کنیم. ما در ادامه بررسی دقیق این مفاهیم میپردازیم. با این حال به یاد داشته باشید از مهمترین مزایای استفاده از بیزینس مدل صرفه جویی در زمان، انرژی و سرمایه شما میباشد و کاهش ریسک سرمایه گذاری شما از مهمترین اهداف این موضوع میباشد.
شما اگر بخواهید کسب و کار خود را شروع کنید، برای بررسی احتمال موفقیت خود و ریسکهای کاری که میخواهید انجام دهید نیاز به ارائه یک بیزینس مدل قوی دارید. به هر میزان که مدل شما به واقعیتهای جامعه نزدیکتر باشد و پارامترهای اقتصادی به صورت دقیقتر در آن لحاظ شده باشد، قدرت تحلیل و رشد شما به صورت تصاعدی افزایش خواهد یافت.
به یاد داشته باشید شما میتوانید با آموزش دیدن نیز دید بهتری برای ساخت بیزینس مدل داشته باشید، چرا که فردی که این موضوع را به شما آموزش میدهد در صورتی که خود به مرحله کسب درآمد و خلق ثروت از گفتههای خود رسیده باشد، میتواند با انتقال تجربیات خود به شما یک دید رفتار شناسی مختص بیزینس شما به شما ارائه دهد و از طرفی علم شما را نیز کامل تر کند. با ما همراه باشید تا شما را با دنیای مدیریت و خدمات بیزین مدل بهتر آشنا کنیم. همچنین ما در برترآموز برای شما دورههای آموزشی متفاوتی را تدارک دیدهایم و خود نیز قبل از این که از به شما آموزش دهیم آنها را مورد راستی آزمایی قرار دادهایم و صحت سنجی کردهایم.
برای مثال با توجه به تخصص ما در طراحی وب و سابقه فعالیت طولانی ما در پروژههای طراحی وب، شما به عنوان یک طراح وب زمانی که میخواهید کسب و کار خود را شروع کنید، پیشنهاد می کنیم به جهت طراحی بیزنیس مدل مناسب، از دوره آموزشی آموزش وردپرس استفاده کنید.
بیزینس مدل یا مدل کسب و کار نقشهای است که به بررسی دقیق میزان درآمد، نحوه ارزش آفرینی برای مشتریان، ریسکهای موجود در کسب و کار وعوامل موثر در پایداری کسب و میپردازد. اگر بخواهیم به صورت خلاصهتر وسادهتر به بررسی این موضوع بپردازیم، بیزینس مدل به این موضوع میپردازد که شما قرار است چه کالا و یا خدماتی را به چه کسی بفروشید و این کار برای شما چه میزان سود و چه کیفیته سودی دارد.
شما به عنوان یک سرمایه گذار همیشه میتوانید، در مشاغل و فعالیتهای مختلف سرمایه گذاری (مالی، زمانی و یا انرژی ) کنید. اما هدف ما از خلق بیزنیس مدل این است که به این درک برسیم که آیا این کار برای شما مناسب ترین کار است؟
به عنوان مثال فرض کنید، شما میخواهید یک تولیدی محصولات غذایی را راه اندازی کنید، با بررسی بازارهای موجود و قیمتهای موجود و طراحی یک بیزنیس مدل قوی شما به این نتیجه رسیدهاید که برای شما کسب و کار خود نیاز به 15 میلیارد تومان سرمایه اولیه دارید و به طور میانگین این شغل یه شما ماهانه 75 میلیون تومان سود خالص میرساند.
با توجه به میزان سود و زمانی که شما برای این کار انجام میدهید انجام این کار اصلا منطقی نیست و شما میتوانید این مبلغ را بواسطه سرمایه گذاری غیرفعال و بدون ریسک بدست بیاورید. دقت کردید شما بواسطه یک بیزینس مدل قوی به این نتیجه رسیدید در صورتی که اگر این موضوع را مدنظر قرار نمیدادید ممکن بود خود را مشغول کاری کنید که به لحاظ اقتصادی توجیح مناسبی ندارد.
یکی از نکاتی که در تعریف بیزینس مدل باید به آن دقت داشت این است که شما، به علم تحلیل آمار و تحلیل داده به شدت نیاز خواهید داشت، در نتیجه رشد روز به روز کیفیت اینترنت و سرعت انتقال داده میتواند به منزله بهبود کیفیت طراحی بیزینس مدل باشد و این به هوشمندی شما نیاز دارد که چگونه از این فرصت استفاده میکنید.
با توجه به تعاریف و توضیحات ارائه شده شما برای ساخت یک بیزنیس مدل قوی نیاز به مهارتهای تحلیلی خواهید داشت، از این رو به شما پیشنهاد میدهیم که به مقاله مهارت های تحلیلی چیست؟ در بخش مقالات برترآموز مراجعه کنید.
زمانی که صحبت از بیزینس مدل و یا مدل کسب وکار میشود متاسفانه برخی این مفهوم جدید را با طرح کسب و کار اشتباه میگیرند. در ابتدای مقدمه این مقاله به این موضوع اشاره شد که مدل کسب و کار به نوعی شاخهای نوپا در علوم مدیریتی است.اما طرح کسب و کار ( business plan ) قدمتی بیش از دو قرن دارد و دارای مفاهیم بسیار پایهتر و عمیق تر میباشد.
برای این که بتوانیم این دو مفهوم را از یک دیگر جدا کنیم و به درک درستی از این دو برسیم نیاز داریم که به تعریفی واحد از طرح کسب و کار برسیم. پس از انقلاب صنعتی در اروپا به علت فشارهایی که از سمت بانکها به کسب و کارها آورده میشد، طرح کسب و کار و یا طرح تجاری برای اولین بار مورد استفاه قرار گرفت.
بانکها به عنوان نهادهایی که سرمایه گذاران اصلی کسب و کارهای صنعتی بودند، نیاز به توجیح اقتصادی برای فعالیت های خود داشتند و از این رو از صاحبین کسب و کار درخواست طرح تجاری میکردند.
طرح تجاری در ابتدا به بررسی جریانهای مالی شرکتها میپرداخت و بعدها به بررسی دقیقتر نیازهای مالی شرکت و موسسات پرداخت و همچنین آینده اقتصادی کسب و کارها را مورد تحلیل و بررسی قرار داد، سپس با کامل شدن و دقیقتر شدن این مفاهیم به ارائه مفهمومی به نام بیزنس پلن پرداخت.
در گذشته شرکتها برا اساس خدماتی که ارائه میکردند و کالایی که تولید میکردند، دسته بندی میشدند، اما بعدها جنس این خدمات و فعالیت آنها متفاوت شد، به نحوی که دیگر نمیشد خدمات آنها را در دسته بندیهای یکسان قرار داد.
برای مثال خدمات شرکت پیپال را که به نوعی یک واسطه شرکت واسطه مالی بود، چگونه میتوان در کنار یک شرکت خدماتی مانند تمیز کردن منزل قرار داد. با رشد و پیشرفت اینترنت این مفاهیم پیچیده تر و متفاومتتر شد و به نوعی دوباره میان مدل کسب وکار و طراحی کسب وکار تفاوتهایی ایجاد شد.
اگر بخواهیم به عنوان جمعبندی به برررسی این موضوع بپردازیم، در بیزینس پلن نگاه ما به کسب و کار همانند تعریف سندی تجاری است، ما در بیزینس پلن تمام سعی خود را میکنیم جزئیات را به صورت موارد دقیق مالی ،عدد رقم و مدلهای مالی ارائه دهیم به نحوی که سرمایه گذران را قانع کنیم بهترین انتخاب موجود آنها در حال حاضر ما هستیم.
اما در بیزینس مدل تمام هدف ما این است که ماهیت سود سازی کسب و کار خود را به دیگران معرفی کنیم و به عبارت دیگر ما در بیزینس مدل ما ماهیت کسب و کار خود را به دیگران نمایش میدهیم.
نگاه ما در بیزینس مدل معمولا کوتاه مدت است و به صورت 2 تا 4 سال به بررسی شرایطر میپردازیم در صورتی که در طراحی بیزینس پلن نگاه ما بلندمدت است و در بازه زمانی بسیار طولانی تر به بررسی شرایط میپردازیم. زمانی که شما میخواهید سرمایه گذاران را علاقه مندی به سرمایه گذاری کنید بهتر است از بیزینس مدل استفاده کنید، اما در صورتی که میخواهید سرمایه گذاران را قانع به سرمایه گذاری کنید بهتر است از بیزینس پلن استفاده کنید و در آن کوچکترین بخشهای سود سازی کسب و کار خود را توضیح دهید.
قطعا بله. در صورتی که شما به برررسی کسب و کارهای موفق و استارتاپهای قوی بپردازید متوجه میشوید که در آنها نه تنها یک بیزینس مدل بلکه چندین بیزینس مدل با شرایط مختلف وجود دارد. همانطور که در ابتدای مقاله به آن اشاره شد، بیزینس مدل با توجه به شرایط مختلف بازار، دارای شرایط متفاوت است و میتوان به صورت متفاوت آن را ترجمه کرد. زمانی که بازار به شرایط عدم قطعیت میرسد و در آن متغیرهای کلان اقتصادی و سیاسی در بازههای زمانی کوتاه تغیر میکنند. این وظیفه شما است که بهترین بیزینس مدل را تعریف کنید و بواسطه آن بهترین انتخاب را برای کسب و کار خود رقم بزنید با ما همراه باشید تا دلایل بیشتر مبنی بر بیزینس مدل برای شما مطرح کنیم.
امروزه یکی از نکاتی که میتوان به آن به صورت ویژگی بازارها اشاره کرد، وجود تنوع بسیار بالا در دسته بندی مشاغل گوناگون است. به عبارت دیگر بازار کسب و کارها داری جو شدیدا رقابتی است.
مهم نیست شغل شما چیست، اگر شما در اطراف خود حتی یک همکار هم دارید به این معنی است که شما در یک محیط رقابتی مشغول به کار میباشید. زمانی که جو کسب و کار شما رقابتی میشود شما باید نقطه قوت خود را پیدا کنید.
شما باید نقطه قوت خود را به عنوان یک میزیت رقابتی قوی به مشتری خود ارائه دهید و از طرفی باید تمام توان خود را به کار گیرید تا مزیت رقابتی رقبا خود را نیز از حالت انحصاری خارج کنید و به کسب و کار خود اضافه کنید.
به عنوان مثال یکی از مهمترین مزایای رقابتی برترآموز داشتن تیم پشتیبانی متخصص است. در برترآموز شما با اپراتورهای عمومی به عنوان پشتیبان در ارتباط نیستید بلکه با متخصص اون حوزه خاص در ارتباط خواهید بود. اگر شما در دوره های آموزش زبان انگلیسی در برترآموز شرکت کنید، می توانید به صورت معنادار خدمات پس از فروش، پشتیبانی و کیفیت بالای محتوا را تجربه کنید و این موضوع محدود به یک بخش در کسب و کار ما نیست.
اگر شما تجربه جذب سرمایه گذار داشته باشید یکی از مهمترین مباحثی که به صورت جدی همیشه مطرح میشود این است که برنامه شما برای رشد کسب و کارتان چیست؟ چه اسناد و مدارکی دال بر این موضوع میتوانید به ما ارائه دهید؟
شما برای این که بتوانید همیشه سود خود را بهینه کنید، باید بتوانید به صورت پیوسته کسب و کار خود را مورد بررسی و مانیتورینگ قرار دهید و شما برای رسیدن به این مرحل باید بتوانید یک بیزینس مدل قوی داشته باشید و دائما با توجه به شرایط مختلف اقتصادی و سیاسی آن را به روز کنید.
زمانی که شما درک درستی از شرایط موجود بازار داشته باشید به این معنی است که شما میتوانید سود خود را به صورت بهینه تر و سازمان یافته تر رشد دهید، که این موضوع به شدت مورد توجه سرمایه گذران است و از طرفی شما با این کار به رشد تساعدی خود نیز کمک شایانی خواهید کرد.
زمانی که شما به بررسی بیزینسهای متفاوت میپردازید بیزینس هایی که به مرحله تعطیلی رسیدهاند، معمولا دارای یک نقطه اشتراک بزرگ میباشند و آن هم نداشتن ثبات مالی است.
بله درست متوجه شدید نداشتن ثبات مالی، شما اگر به عنوان یک مدیر کسب و کار نتوانید مراحل تامین مالی خود را پایدار نگه دارید و از طرفی نتوانید هزینهها منابع خود را مدیریت کنید مانند بسیار از مشاغل که در تغیر چرخههای مالی شکست میخورند، شما هم به این سرنوشت گرفتار خواهید شد.
یک بیزینس مدل قوی میتواند سیکلهای اقتصادی سازنده مانند دوران رونق و سیکلهای اقتصادی مخرب مانند دوران رکود را به شما به خوبی معرفی کند و از طرفی میتواندی برای شما مانند یک چراغ هشدار هوشمند عمل کند. اما به یاد داشته باشید بیزینس مدل شما باید پویا، به روز، دقیق، حساس و تحلیلپذیر باشد.
قطعا هیچکس از رشد و ارتقاء کسب و کار خود ناراحت نمیشود و از طرفی همه مدیران به روز معمولا به دنبال افزایش رشد فروش خود میباشند.
شما برای رسیدن به اهداف ذکر شده نیازمند سرمایهگذاری در بخشهای مختلف کسب و کار خود هستید و باید به دنبال جذب سرمایه باشید. زمانی که شما بتوانید از یک بیزینس مدل قوی استفاده کنید به این منزله است که شما میتوانید به سرمایه گذاران قوی دسترسی داشته باشید.
چون سرمایه گذاران همیشه به دنبال سرمایه گذاری شفاف هستند، آنها میخواهند بدانند که شما قرار است با سرمایه آنها چگونه فعالیت کنید.
در اینجا لازم است به شما توصیه کنم به مقاله اصول و فنون مذاکره مراجعه کنید و از آن استفاده کنید. این مقالات به شما میتواند در داشتن مذاکرات حرفهای و متقاعدسازی سرمایه گذاران به صورت قابل توجهای کمک کند.
امروزه الگوهای متعدی برای بیزینس مدل وجود دارد، اما اگر بخواهیم بهترین و کاربردی ترین آن را مورد بررسی قرار دهیم قطعا باید به بوم کسب و کار ( Business Model Canvas) اشاره کنیم که این مورد را بیشتر با BMC میشناسند. استفاده ار بوم کسب و کار به دلیل ساده بودن و کاربردی بودن به سرعت بین مدیران از محبوبیت بالایی برخوردار شد.
استفاده از بوم کسب و کار اولین بار توسط الکساندر استروالدر مطرح و پیشنهاد شد، او همچنین کتابی تحت عنوان « خلق مدل کسب و کار » دارد که به صورت جدی به بررسی این موضوعات میپردازد.
شما برای نوشتن بوم کسب و کار خود نیاز دارید تا به 9 سوال اصلی به صورت دقیق پاسخ دهید ( در ادامه بررسی دقیق این 9 سوال میپردازیم ) سپس هرآنچه که در ذهن شما از کسب و کار پیشنهاد شما باقی مانده است را رو کاغذ بیاورید. حال این تمامی اطلاعات و پرسشهایی که به آنها پاسخ دادهاید را رو کاغذهای بزرگی پرینت بگیرید و به دوستان، همکاران و مشاوران خود نشان دهید و با آنها سعی در بهینه کردنها سعی دربهینه کردن آن داشته باشید. شما در حال حاضر به مدل اولیه بوم کسب و کار خود دست پیدا کردهاید، شما باید تمام تلاش خود را در بهینه کردن و مرتب کردن این اطلاعات داشته باشید به نحوی که به بالاترین کیفیت و ساده ترین روش بیان مفاهیم رسیده باشید.
یکی از مهمترین سوالاتی که همیشه در بوم کسب و کار مطرح میشود همین سوال است.
چرا مشتری باید به ما مراجعه کند؟
چه مشکلی از مشتری حل میکنیم؟
مشتری ما در هنگام معرفی به دیگران چگونه معرفی میکند؟
شما میتوانید با تحقیق بر روی « Value proposition » به درک بهتری از این موضوع برسید و همچنین به سوالات مناسب تری دست پیدا کنید.
شما در این بخش به پاسخ این سوال میپردازید که چه کسانی مشتریان هدف ما هستند و چگونه میتوانیم آن ها را دسته بندی کنیم و تعداد آنها را افزایش دهیم. شما برای پیدا کردن سوالات قوی و درک بهترین سوالات میتوانید روی «customer segments » تحقیق کنید.
شما در این بخش به این سوال پاسخ میدهید که بهترین کانال دسترسی ما به مشتریان چیست؟ آیا بهترین کانال ما حضور در نمایشگاه بین المللی است؟ آیا بهترین کانال ما استفاده از ابزار شبکه های اجتماعی است؟ آیا بهترین کانال ما تاسیس پایگاه های فروش حضوری است؟
ما در این بخش به پاسخ به این سوال میپردازیم که جایگاه مشتری در کسب و کار ما کجاست؟ آیا مشتری صرفا مصرف کننده محصولات ما است و یا میتواند در تولید و تبلیغات هم کمک کننده باشد؟ بهترین ارتباط با مشتری چگونه است؟
از مهمترین بخش ها در هر کسب و کار مدیرتی منابع میباشد، اما شما قبل از این که به مدیریت منابع خود بپردازید باید درک درستی از منابع کلیدی خود داشته باشید. ما در بوم کسب و کار خود باید بتوانیم به سادهترین شکل ممکن منابع خود را آنالیز و تحلیل کنیم.
شما در بوم کسب و کار خود باید بتوانید فعالیت کلیدی خود یا به عبارت بهتر هسته کسب و کار خود را به صورت دقیق مشخص کنید. پاسخ به این سوال باید به نحوی دقیق باشد که در صورت حذف این فعالیت کلیدی کسب و کار شما بی معنی شود.
در کسب و کارهای موفق تمامی فعالیت های شما در مرزهای رسمی کسب و کار شما تعریف نمیشود بلکه، کسب و کار شما با روابط شما تعریف میشود.
ساده است اگر شما جریان درآمدی پایدار و مشخص نداشته باشید، قطعا دوام نمی آورید، پس در این بخش شما باید به ارائه مدل درآمدی خود به صورت دقیق بپردازید.
اخرین بخش از بوم کسب و کار شما داشتن مدل هزینهای مشخص است. شما باید بتوانید تمامی هزینه های خود را به صورت ساختارمند و دقیق متناسب با شرایط اقتصادی سیاسی حال حاضر مشخص کنید.
اهیمیت دو بخش آخر در همگام سازی چرخه های اقتصادی به میزان بسیار زیادی موثر است.
ما در چند بخش قبل به این موضوع اشاره داشتیم که شما برای ساخت بیزینس مدل نیاز خواهید داشته که چند سوال کلیدی از خود بپرسید و برای این چند سوال پاسخهایی داشته باشید. اما یکی از سوالات که از اهمیت بالایی برخوردار است و شما باید با شناخت عمیقتر آن و درک بهتر آن سعی کنید که بهترین پاسخ را به آن بدهید. اولین سوال شما و مهمترین سوال شما خواهد بود.
اگر بخواهیم به صورت کلی یک پاسخ به این سوال بدهیم، زمانی که دیگران نیز کالایی مانند شما دارن چرا باید از شما خرید انجام شود. اما این تعریف نقاط ابهام زیادی به همراه دارد و شما باید سعی کنید که به دیدی روشنی از این سوال دست پیدا کنید. برای درک بهتر این بخش به این مثال توجه کنید. زمانی که شما یک خودرو خریداری میکنید، هدف شما از خریداری این خودرو رسیدن به یک مقصد مشخص است با آرامش خاطر و سلامتی که تقریبا شما با خرید هر خودرویی به این ویژگی دست خواهید یافت. با فرض این که شما برای خرید خودرو به لحاظ مالی در مضیقه نباشید و بتوانید به صورت آزادانه هر خودرویی را انتخاب کنید. حال انتخاب شما چیست؟ شما باید یک پاسخ شفاف واضح داشته باشید تا از آن در بیزینس مدل خود استفاده کنید.
شما برای این که درک بهتری از ارزش پیشنهادی داشته باشید. میتوانید ارزش پیشنهادی بیزینس مدل خود را در 3 دسته بندی تعریف کنید.
اگر شما یک نیاز اساسی داشته باشید، برای شما مهم نیست که از چه برندی خرید میکنید. به عنوان مثال شما قرار است که برای منزل خود تخم مرغ خریداری کنید. زمانی که به فروشگاه و یا سوپر مارکت مراجعه میکنید، برای شما برند و بسته بندی تخم مرغ خیلی اهیمتی ندارو و نکته مهم برای شما رفع نیاز اساسی شما است. در نتیجه این ارزش پیشنهاد شما یک ارزش بنیادین است. که شما موثر در توزیع آن ندارید، بلکه در تولید آن باید خلاقیت داشته باشید.
زمانی که شما قصد خرید یک محصول را دارید، شما گاها به بررسی شکل و مدل آن و یا رنگ آن میپردازید، به عنوان مثال زمانی که شما قصد خرید یک خودرو را دارید متوجه میشوید خودروی سفید و مشکی قیمتی بالاتر به نسبت رنگهای دیگر دارند. این موضوع به دلیل تقاضای بیشتر است. متوجه شدید در این قسمت احساسات شما است که نقش سازنده دارد. این جنس ارزش پیشنهادی میتواند سرنوشت شما را تغییر دهد، به همین دلیل تعریف درست آن در بیزینس مدل بسیار مهم است.
در این جنس ارزش پیشنهادی شما مزیت رقابتی خود را نسبت به رقبای خود در قیمت قرار میدهید و مشتریان شما را به دلیل قیمت مناسب شما انتخاب خواهند کرد. البته به این موضوع توجه داشته باشید که کیفیت محصولات شما بسیار مهم است. به عنوان مثال زمانی که شما قصد خرید گوشی ارزان و با کیفیت داشتید، تنها رقیب شرکت اپل سامسونگ بود چرا که او یک گوشی با کیفیت و قیمت ارزانتر ارائه میداد. اما در حال حاظر رقیب اصلی شرکت سامسونگ، شرکت شیائومی است چرا که او نیز یک گوشی ارزان با کیفیت بالا و امکانات ببیشتر ارائه میدهد. ارزش پیشنهادی شما در بیزینس مدل شما باید ترکیبی از این دسته باشد و یکی از آنها مزیت رقابتی شما شناخته شود.
ما در این مقاله شما را مفهوم بیزینس مدل و اهیمت آن آشنا کردیم و به شما روش ساخت یک بوم کسب و کار را نیز آموزش دادیم. به یاد داشته باشید امروزه تحلیل کسب و کار قبل از تاسیس آن از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. ممکن است که شما در مرحله پویایی کسب و کار خود باشید، در این مرحله نیز برای حفظ کسب وکار خود و قدرت جوانی کسب و کار خود نیاز دارید که یک بیزینس مدل قوی داشته باشید و با آن کسب و کار خود را به روز و بهینه نگه دارید.
نظرات کاربران