ما در این مقاله به بررسی ویژگیهای یک سازمان مریض و راه درمان آن میپردازیم
شما برای اینکه آینده شغلی خود را پیش بینی کنید به مطالعه این مقاله نیاز خواهید داشت
زمانی که صحبت از سازمانهای مریض میشود، معمولا موضوعات بسیار زیاد مطرح میشود. اما ما قصد داریم که به شما نکاتی را آموزش بدهیم که میتواند سرنوشت شما و سازمان شما را به صورت قابل ملاحظه تغییر دهد. به این نکته توجه داشته باشید که در صورتی که شما امروز به سازمان خود اهمیت ندهید. در آینده نمیتوانید انتظار داشته باشید که سازمان شما حامی شما باشد. حتی شما به آینده سازمان خود نیز نمیتوانید امیدوار باشید.
حال ما در این مقاله برای شما نکاتی را عرض میکنیم که اگر به آن توجه کنید. قطعا آیند کسب و کار شما تغییر خواهد کرد و اگر به آن توجه نداشته باشید، آینده شما کاملا مشخص است. به این نکته دقت داشته باشید که مریضیهایی که در این مقاله برای شما بیان میشود، بیشتر حالت تمثیل دارد. به این موضوع فکر کنید، چگونه میتوانید آن را در کسب و کار خود پیدا کنید. دقت داشته باشید که یک سازمان مریض همیشه در مقابل چالشها آسیب پذیر است.
شما به صورت کلی همیشه در سازمان خود یک چالش دارید. شما هیچ وقت رنگ آرامش را نمیبینید. به صورت کلی به این نکته توجه داشته باشید که نکاتی که در این مقاله برای شما مطرح میشود، تنها و تنها یک هدف دارد. هدف این است که سازمان شما رشد کند. قبل از هر چیز به این نکته توجه داشته باشید که یک سازمان پویا معمولا یک سازمان به روز است. حال اگر شما به دنبال یک سازمان به روز باشید باید توانایی استفاده از منابع رفرنس را داشته باشید. و برای این موضوع شما باید بتوانید یک زبان انگلیسی قوی داشته باشید.
اگر بخواهیم مهمترین و شاید افراطیترین ویژگی یک سازمان مریض را بررسی کنیم. باید به این موضوع اشاره کنیم که همه خود را عقل کل میدانند. در یک سازمان مریض جایی برای شنیدن انتقاد نیست. این موضوع ممکن است که نگاه اول برای شما عادی باشد. اما همین ویژگی دلیل شکست بسیاری از کسب و کارها است. از طرفی اگر در سازمان شما گوش شنوا نیست و شما در حال رشد میباشید. تعجب نکنید، این موضوع ممکن است دو دلیل داشته باشد. آن هم رشد تورم و یا وجود انحصار در کالا و خدمات شما میباشد.
حال شما به این موضوع فکر کنید که اگر گوش شنوا درون سازمان شما بود، چه خلق ثروت و چه اتفاقات بزرگی برای سازمان و تک تک کارکنان میافتاد. البته ذکر این موضوع لازم است که زمانی که ما صحبت از یک سازمان کاری میکنیم به کسب و کار کوچک متوسط که تنها 3 نیرو دارد نیز یک سازمان میگوییم. در نتیجه فکر نکنید که این مقاله برای سازمانهای بزرگ نوشته شده است. حال باید به این موضوع فکر کنیم که راه حل این موضوع چیست و چگونه میتوانیم برای این موضوع یک راه حل داشته باشیم.
قبل از ارائه راه حل به این نکته توجه داشته باشید، که اگر سازمان شما به مشکل پی نبرده باشد. شما هزاران راه حل هم داشته باشید، هیچ فایدهای نخواهد داشت. از این رو به این نکته دقت داشته باشید که در وهله اول سازمان شما باید به این نتیجه رسیده باشد که یک مشکل وجود دارد و سپس در مرحله بعد شما به دنبال مشکل و راه حل باشید. در نهایت به این نکته توجه داشته باشید که شما باید روی اصول انتقاد کردن نیز تسلط داشته باشید. در این صورت میتوانید از کار خود نتیجه لازم را کسب کنید.
شاید بتوان گفت که این نوع از مریض سازمان، زمانی که شما مسئله را شناختید به این معنی است که راه حل را نیز به دست آوردهاید. اما لازم است که به شما بگوییم که گوش دادنی مد نظر ما است که نتیجه داشته باشد. در غیر این صورت شما نباید به دنبال تغییر خاصی باشید. حال منظور ما گوش دادن، گوش دادن فعال است. در غیر این صورت یک سازمان مریض، همیشه در حالت بحران خواهد ماند.
شما برای اینکه نتیجه دریافت کنید، به این موضوع دقت داشته باشید که شما باید به سخنان حتی مضحک گوش دهید. بله شما باید به این موضوع فکر کنید که شما ممکن است در این گفته نکتهای باشد که از دید شما پنهان مانده است. به عنوان مثال ممکن است که نظر یکی از کارکنان شما این است که شما نیز به « آموزش سئو » بخش فنی سایت دارید. سعی کنید برای هر نظر از مسئول همان بخش یک نظر کارشناسی بخواهید.
در این صورت میتواند گفت که شما در شرکت خود گوش شنوا دارید. حال به این موضوع توجه کنید که با چه سرعتی شما رشد خواهید کرد. اگر شرکت بنز تبدیل به بنز شده است، اگر اپل تبدیل به اپل شده است. دقیقا به خاطر توجه به همین نکات ریز است که ممکن است بارها به آن بر خورده باشید. اما به آن توجه نکرده باشید.
زمانی که یک سازمان مریض است، بزرگترین نشانه آن عدم رضایت مدیر و کارگر در آن است. به عنوان مثال مدیر از این موضوع ناراضی است که کارگر او به قوانین احترامی نمیگذارد. و یا کارگر از این موضوع ناراضی است که کسی به او توجه نمیکند. در این صورت کاملا مشخص است که یک بخش بزرگ از داستان ما مشکل دارد. یکی از دلایلی که سبب این موضوع میشود. وجود قوانین یک طرفه است. به عنوان مثال ممکن است که تصمیم گیرنده شرکت در یک سمینار موفقیتی شرکت کرده باشد.
روز بعد او تصمیم میگیرد که یک تصمیم غیر کارشناسی را در شرکت تبدیل به یک قانون کند. کاملا طبیعی است که افراد به این موضوع اعتراض کند. از طرفی این موضوع باعث میشود که مخالفتهای بسیاری رخ دهد. در نتیجه مدیران این سازمان تصمیم میگیرند که از یک سیستم کنترلی و یک سیستم نظارت گر قوی استفاده کنند. این موضوع باعث نارضایتی همه خواهد شد. حال به نظر شما این موضوع چگونه میتواند برای یک سازمان مریض چالش ساز شود. در اولین گام نیروی با تجربه و ماهر این شرکت شروع به ترک کار خواهد کرد.
چرا که او خود را تحت فشار و مشکل پیدا میکند. به این نکته توجه داشته باشید که همیشه برای یک نیروی با تجربه در یک سازمان سالم کار هست و نیاز نیست که او خود را محدود به یک سازمان مریض کند. در نتیجه در گام بعدی هر کسی حاضر نیست که با این شرایط مشغول به کار شود.با توجه به این موضوع افراد ضعیف و یا افراد ناتوان به این موقعیت شغلی دست پیدا میکنند. در نهایت روند کلی سازمان با اختلال مواجه میشود، چرا که افراد تاثیر گذار و سالم حضور ندارند.
اگر به شما دنبال راه حل این مشکل میباشید، در وهله اول باید به این موضوع اشاره کنیم که شما باید در سازمان و یا کسب و کار خود به دنبال نشانههای یک سازمان مریض باشید. به عنوان مثال اگر شما مشاهده کردید که نیروی کار شما در حال کاهش است و شما دائما در حال استخدام نیروی تازه میباشید، این موضوع به این معنی است که در سازمان شما یک مشکل جدی است. در وهله بعدی اگر نیرو نظارتگر شما همیشه به شما گزارشهای عالی میدهند اما اعداد و ارقام چیز دیگری میگوید.
این به معنی است که مشکلات شما بسیار جدی است و شما باید یک فکر به جد به حال سیستم خود کنید. حال به این موضوع توجه داشته باشید در صورتی که شما نمیدانید از کجا باید شروع کنید. میتوانید به سراغ نیروهای متخصص خود بروید که کار را ترک کردهاند. از آنها سوال کنید که علت این کار شان چه چیزی بوده است. بپرسید به چه علت کار خود را ترک کردهاند و چه قوانینی بیش از اندازه آنها را آزار میداده است. زمانی که شما مشکل را پیدا کردید نباید شروع به تغییر کنید.
چرا که ممکن است شما یک قانون کاملا سالم و صحیح را به اشتباه از بین ببرید. شما باید یک جلسه کارشناسی تشکیل دهید و موضوع را به بحث بگذارید که چه کاری منطقی و صحیح است. زمانی که شما مشکل را پیدا کردید، به سراغ مباحث جایگزین آن بروید. در این صورت میتوان گفت که شما از یک سازمان مریض تبدیل به یک سازمان پویا و سالم شدهاید. اگر به دنبال خلق ثروت و آرامش هستید به بازخوردها توجه جدی داشته باشید.
این موضوع نیز متاسفانه بسیار در یک سازمان مریض شایع است. به این موضوع توجه داشته باشید که غرور مدیران یک سازمان اول از همه به ضرر خود سازمان است. اگر شما سازمانی برای مدیریت نداشته باشید، دیگر برای چه چیزی احساس غرور خواهید کرد. به این نکته توجه داشته باشید که غرور مدیران سازمانی به صورت ناگهانی همه چیز را ویران میکند. زمانی که این موضوع به اوج برسد، تقریبا میتوان گفت که هیچ راه درمانی ندارد. علت این موضوع بسیار ساده است. دیگر اعتباری برای سازمان نمانده است.
یکی از بزرگترین ویژگیهای این سازمان است که شرکای تجاری شما به مرور با شما قطع ارتباط میکنند. در یک سازمان مریض اگر مدیران فکر کنند که بهترین اتفاق خلقت هستند و مدیران سیلیکون ولی انگشت کوچک آنها هستند. کار آن شرکت تمام است، اگر شما در چنین شرکتهایی کار میکنید به فکر کار در یک شرکت سالم باشید. چرا که این سازمان مریض ناگهان شما را نابود خواهد کرد. و ویژگی جالب این سازمانها در این است از درون که در حال فروپاشی میباشند.
به این نکته توجه داشته باشید که ممکن است که شما بتوانید در این شرکت تغییراتی هر چند ساده ایجاد کنید. اما اگر شما به اندازه کافی قدرت نداشته باشید، مجددا عرض میکنم بهترین کار فرار است. چرا که اگر شما در این شرکت و سازمان حضور داشته باشید، قطعا متضرر خواهید شد. به این موضوع توجه داشته باشید که قبل از پیدا کردن یک کار جایگزین ترک کار اشتباه است. شما باید به نحوی این سازمان و شرکت را ترک کنید که از این شرکت به سراغ شرکت بعدی بروید.
به یاد داشته باشید که شما نباید هیچ گاه در فرآیند تغییر شغل دچار بیکاری و اضطرار شوید. با یک برنامه ریزی و اندکی سیاست میتوان به سادگی از یک سازمان مریض فاصله گرفت.
زمانی که در یک سازمان و یا کسب و کار کوچک به نیروی انسانی توجه نشود و در حالت وخیم آن مدیران سازمان فقط به دنبال توجه باشند. کاملا طبیعی است که این سازمان را یک سازمان مریض بخوانیم. زمانی یک سازمان مریض به این شکل رشد میکند. کاملا طبیعی است که رابطه سالاری به جای شایسته سالاری در آن حکم فرما شود. از طرفی به این موضوع نیز توجه داشته باشید که امروزه این مریضی در بین شرکتهای تکنولوژی محور کاهش پیدا کرده است. در این قسم سازمانها رشد کردن کار آسانی است.
اما یک سوال مطرح میشود و آن هم این است که ما در مواجه با چنین سازمانی باید چه عکس عملی داشته باشیم. به این نکته توجه داشته باشید که زمانی که شما در یک شرکت با چنین ویژگی مشغول به کار میشوید. کاملا طبیعی است که به حقوق شما به درستی توجه نشود. افراد در مواجه به چنین سازمانی دو رویکرد اساسی خواهند داشت. اولین رویکرد آنها این است که خود آنها نیز در این جو گرفتار میشوند و به دلیل نبود کار، کار میکنند.
رویکرد دوم این است که در این سازمانها معمولا افراد لایق به عنوان نظارتگر حضور ندارند، در نتیجه افراد شروع به دزدیدن از کار خود میکنند. که سرنوشت این موضوع نیز کاملا مشخص است. یک حالت سوم نیز وجود دارد و آن هم این است که زمانی که افراد با این رفتار مواجه میشود آن شرکت را ترک میکنند.
حال به نظر شما راهکار چیست؟ در وهله اول به این موضوع توجه داشته باشید به محض حضور در یک شرکت مریض بهترین کار تغییر شغل است. اما اگر شما سابقه فراوان در این کار دارید و به مرور سازمان تغییر کرده است، داستان فرق میکند. در نهایت اعتبار شرکت شما نیز قابل بررسی است.
اولین کاری که شما باید برای حل این مشکل انجام دهید، این است که سعی کنید در این شرکت کسب قدرت داشته باشید. چرا که شما برای تغییر دادن این فرآیند اشتباه نیاز به قدرت خواهید داشت. به یاد داشته باشید که کسب قدرت در یک سازمان مریض بسیار سادهتر از کسب قدرت در یک سازمان سالم است. در مرحله بعدی شما باید قدرت چانه زنی فراوان داشته باشید.
حال اگر شما در این باره اطلاعات کافی ندارید به شما توصیه میکنم که به بخش مقالات سایت برترآموز مراجعه کنید. و در آن قسمت از مقاله « چگونه به یک مذاکره کننده تبدیل شویم » استفاده کنید. به این موضوع توجه داشته باشید که شما اگر یک مذاکره کننده قوی باشید، قدرت چانه زنی بالایی خواهید داشت. زمانی که شما یک کسب قدرت اولیه داشتید، سعی کنید که جایگاه خود را در شرکت تثبیت کنید. سپس به دنبال این موضوع باشید که ارزش نیروی انسانی را به سازمان منتقل کنید.
به این نکته بسیار مهم توجه داشته باشید که شما در یک شرکت باید به تمامی اعضاء دقت داشته باشید. در صورتی که شما به نیروی کار خود اهمیت کافی ندهید. کاملا طبیعی است که در کوتاه مدت و در بلند مدت دچار چالشهای مدیریتی و فروش شوید. به این نکته توجه داشته باشید که در یک سازمان همه باید به فکر هم باشند. چرا که همه شما یک هدف واحد دارید. و بدون اتحاد به این هدف دست نخواهید یافت.
زمانی که شما در یک سازمان مریض مشغول به کار میشوید، یکی از ویژگیهای بسیار بد این است که تصمیمات ناگهانی و غیر کارشناسی دارند. از طرفی این موضوع را بدون مشورت با شما و بررسی زیر ساختها سریع اجرایی میکنند. تفاوت این مریضی با شماره دو در این است که افراد توجهی به منابع و شرایط حال حاضر سازمان ندارند. در حالت دوم مدیر اصلی بدون توجه به گفتههای واحد فنی کار خود را انجام میداد. در این حالت واحد فنی از شما انتظار بی مورد دارد.
بهتر است با ذکر یک مثال در یک اسکیل کوچک این موضوع را بررسی کنیم. فرض کنید که شما یک مغازه کتونی فروشی دارید، فرض کنید شب عید است و موجودی شما به سرعت کاهش پیدا میکند. از طرفی قیمت شما نیز مناسب است و حجم فروش شما انفجاری افزایش پیدا میکند. شما برای خرید خود اقدام میکنید. نیروی فروش و نیروی انبار داری شما به شما اطلاع میدهد که بیشتر از 1000 محصول توانایی ثبت و تگ کردن ندارد. اما شما پافشاری میکنید که 2000 محصول خرید کنید.
در این صورت 2000 محصول نیز به دست شما میرسد و شما به شروع به راه اندازی فرآیند ثبت محصول میکنید. طبیعی است زمانی که فشار کاری و ساعت کاری بالا است، شما نیز انتظار غیر معقول از نیروی خود دارید کار شما با مشکل مواجه شود. حال شما نیز نیروی کار خود را مقصر میدانید. و به فکر تعویض و یا تنبیه آنها خواهید بود. این موضوع یک سیکل باطل است که ممکن است. شما در آن گرفتار شوید.
زمانی که قرار است شما یک کاری انجام دهید، با توجه به وضعیت شرکت خود سعی کنید، تمامی موارد را مدنظر قرار دهید. زمانی که نیروی کار شما به میگوید که توانایی این که تمامی محصولات را در مدت زمان کم برای شما سازماندهی کند. ندارد. شما با افزایش زمان کار او عملا بهرهوری او را زیر سوال بردهاید. به این نکته توجه داشته باشید که شما باید به نظر و گفته نیرو و کارکنان خود نیز اهمیت بدهید. در غیر این صورت متضرر اصلی شما خواهید بود.
اگر شما در سازمان، کسب و کار، شرکت و… مشتری را صرفا یک کیف پول میدانید و بعد از دریافت وجه محصول به او خدمات درستی نمیدهید. کاملا طبیعی است که شما در آینده نزدیک اعتبار خود را به صورت کامل از دست بدهید. به این نکته توجه داشته باشید که رشد و بقاء شما در یک سازمان فقط و فقط با یک چیز مشخص میشود، آن هم جریان درآمدی فعال است.
اگر شما مشتری خود را ناراضی نگه دارید و به فکر خدمات پس از فروش خود نباشید به سادگی از بازار حذف خواهید شد. به عنوان مثال یکی از شرکتهای مطرح تولید کننده کالای خواب از فروشندگان بسیار حرفهای استفاده میکرد و آمار فروش بسیار بالایی نیز داشت. این شرکت در یک مسیر صعودی رشد قرار داشت. این شرکت به مرور خدمات پس از فروش خود را کاهش داد. از طرفی تبلیغات و فروشندگان خود را تقویت کرد.
این شرکت بعد از 6 سال فعالیت با 28 شعبه فعال در کشور با شکست مواجه شد.
زمانی که برند شما خراب شود، دیگر نمیتوانید به سادگی به کار خود ادامه دهید. از طرفی به این موضوع نیز توجه داشته باشید که قانون کسب و کار نیز ممکن است که برای شما مشکلات جدی ایجاد کند. این شرکت در مرحله آخر نیز به جای این که به فکر تغییر زیر ساخت بود، به دنبال وکلای خود به جهت تبرئه خود از این موضوع بود. دقت کردید در این شرکت مشتری صرفا یک واحد پولی بود ولاغیر.
ما در این مقاله به صورت مفصل در مورد ویژگیهای یک سازمان مریض با شما صحبت کردیم. اگر شما به عنوان یک مدیر و یا یک فرد صاحب قدرت در سازمان به مطالعه این مقاله پرداختید. شما میتوانید ناجی کسب و کار خود باشید. اما اگر شما به عنوان یک نیروی متوسط و یا گاها نیروی غیر فنی این مطب را مطالعه کردید. به فکر آینده خود در یک شرکت و سازمان دیگر باشید.
چرا که شما نباید خود را در معرض ریسکهای بزرگ قرار دهید. به این نکته توجه داشته باشید، زمانی که یک شرکت مریض دچار بحران میشود. اولین نفراتی که آسیب میبیند، نیروی ساده این سازمان است. تاخیر در حقوق اول برای این دسته از افراد لحاظ میشود. تعدیل نیروی برای این دسته از افراد لحاظ میشود. در نتیجه به فکر آینده خود باشید.
امیر شادان پور 😎 متخصص تولید محتوا « Content Marketing »و رپورتاژ نویسی پژوهشگر حوزه سئو و علاقه مند به تولید محتوای کاربردی و سئو شده، علاقه مند به حوزه تکنولوژی و دیجیتال مارکتینگ توانایی تولید محتوای تخصصی و ترجمه زبان انگلیسی مشغول همکاری با برترآموز😏
نظرات کاربران