شاید استراتژی سئو قدرتمندترین راه حل برای رسیدن به رتبه های برتر موتورهای جست و جو باشد. البته بهتر است بدانید مواردی مانند تحقیق کلمات کلیدی، سئو داخلی، سئو تکنیکال و هر یک از بخش های سئو را می توان جز انواع سئو محسوب کرد اما اگر ما چند توصیه برای مثال در مورد تحقیق کلمات کلیدی داشته باشیم نمی توان نام آن را استراتژی سئو گذاشت. بخش های مختلف سئو قدم هایی در یک برنامه کلی هستند.
بسیاری از دوستانی که می خواهند سئو را شروع کنند دارای یک سردرگمی برای چیدن یک استراتژی سئو هستند و این سردرگمی نیز یکی از دلایل شکست اکثر استراتژی های بهینه سازی موتور جستجو است. به عبارتی می توان گفت که بسیاری از استراتژی هایی که می چینیم بیش از حد پراکنده هستند و به جای یک هدفگذاری درست و بزرگ، بر موضوعات کم اهمیت و دارای اولویت کم تمرکز دارند.
در این مقاله سعی دارم به جای اینکه یک الگو و چند توصیه سئو داشته باشم، یک استراتژی دقیق سئو به شما بدهم که اصول کلیدی رشد در سئو در آن رعایت شده است. در مقاله های قبلی در مورد مواردی چون سئو داخلی یا سئو خارجی و سایر موارد سئو صحبت کرده ام و بیشتر آن ها جنبه آموزشی دارند. شما باید یک استراتژی سئو داشته باشید که با کمترین اشتباه و بیشترین بازدهی مواجه شوید. در ادامه می خواهم در مورد یک استراتژی سئو عالی صحبت کنم که با استفاده از آن می توانید رشد مناسبی را در سئو سایت خود مشاهده نمایید.
قبل از اینکه بخواهیم یک بینش درست در مورد بهینه سازی موتور جستجو (SEO) داشته باشیم این است که هدف داشته باشیم و اهداف خود را تعیین کنیم و این بسیار مهم است. وقتی می خواهید سئو سایت خود را شروع کنید باید هدفگذاری کنید که می خواهید بر روی چه کلماتی و با چه کارهایی سایت را سئو کنید.
یک مثال می زنم:
کلمه، آموزش سئو
راه حل: محتوای آسمان خراش
شما می دانید که با این کار باید بر روی این کلمه کلیدی سایت را بالا بیاورید و در نتیجه با کمترین سردرگمی مواجه خواهید شد. همچنین بدون اهداف مشخص نمی توانید اندازه گیری درستی از فعالیت های سئویی خود داشته باشید. همچنین قبل از اینکه سایت خود را بر روی کلماتی سئو کنید باید این را بدانید که کدام کلمات پولساز هستند و این خیلی مهم است چون ما اینهمه تلاش می کنیم و نیاز است که از آن سود داشته باشیم پس باید بر روی کلماتی کار کنید که برای شما آورده مالی داشته باشند.
باید این را تعیین کنید که می خواهید چه هدفی داشته باشید. بهتر است قبل از این که کار خود را شروع کنید به نتیجه نهایی فکر کنید.
یکی از بزرگترین چالشهایی که شرکتهای بزرگ هنگام توسعه استراتژی سئو وبسایت با آن مواجه هستند، مقیاسپذیری است اینکه کارهای سئویی که انجام داده اند چقدر قابل بررسی و مقیاس کردن هستند. ممکن است سایت شما هزاران صفحه داشته باشد، یا تاکنون به صورت بی هدف و بی استراتژی بر روی سئو سایت کار کرده باشید یا شاید شما دارید بر روی پروسه لینک سازی سایت کار می کنید و در هر صورت باید هر کاری که انجام داده اید یا در حال انجام دادن آن هستید را بتوانید اندازه گیری نمایید.
ابزارهای مختلفی وجود دارند و به شما این امکان را می دهند که گزارش سئوی خود را اندازه گیری کنید. به راحتی می توان داده ها را از ابزارهایی مانند Google Analytics، Google Search Console، SEMRush یا Ahrefs و غیره استخراج کرد.
شما باید رقبای خود را بررسی و آنالیز کنی تا بتوانید استراتزی سئویی سایت خود را بهبود دهید. چگونه؟ می توانید کارهای مثبتی که رقبای شما انجام داده اند را انجام داده و از کارهای منفی که انجام داده اند اجتناب کنید. در فرایند آنالیز رقبا به مواردی چون ورودی های دریافتی رقبا (اینکه کاربران از چه کلماتی ورودی کسب می کنند)، استراتژی محتوا آن ها به چه شکل است و فرایند لینک سازی آن ها چگونه انجام شده است.
همچنین بهتر است موارد دیگری همچون رابط کاربری سایت، تجربه کاربری کاربران سایت رقیب، فعالیت رقیب در شبکه های اجتماعی و شیوه تارگت کردن مخاطبان رقباهای اصلی و شاخص را بررسی نمایید. با این کار در می یابید که رقبای شما چه مزیت های رقابتی دارند و با اجرای آن ها در سایت خود می توانید یک نتیجه بهتر را رقم بزنید. همچنین می توانید با استفاده از فاکتورهای سئو تکنیکال مانند سلامت سایت، سرعت سایت، لود صفحه، ریسپانسیو بودن سایت و مواردی به این شکل باز هم نتایج بهتری کسب کنید.
تحلیل رقبای شما البته باید شامل رقبای اصلی شما باشد چون آن ها خوب کار کرده اند و توانسته اند بهترین رتبه ها را کسب کنند و در نتیجه استراتژی هایی که چیده اند احتمالا درست و کارآمد بوده است. با این حال، بسیار مهم است که سایر رقبای آنلاین خود را نیز در نظر بگیرید چون احتمال دارد که آن ها نیز کارهای مناسبی در جهت رشد سایت خود انجام می دهند. حتی اگر رقبای مستقیم نباشند، وبسایتهایی را که صفحه اول گوگل را برای کلمات کلیدی سئوی هدف شما تارگت و اشغال کرده اند باید آنالیز شوند.
برای مثال شما دارید در حوزه سئو کار می کنید، اما یک سایت دیگر که در حوزه هاستینگ فعالیت می کند رتبه خوبی در یکی از کلمات هدف سایت شما کسب کرده پس باید آن را بررسی کنید و ببینید چه کارهای خوبی انجام داده است و شما هم همان کارها را انجام دهید. دلیلش هم کاملا واضح است شما باید از رقبای غیرمستقیم خود به اندازه رقبای مستقیم خود بالاتر باشید تا بیشترین ترافیک جستجو را جذب کنید.
برای مثال اگر شما در زمینه فروش لباس کار می کنید شاید در وهله اول یک سایت لوازم آرایشی رقیب شما نباشد، اما اگر بر روی کلمه ای مانند انواع لباس برای سلامتی بدن کار کند به رقیب غیرمستقیم شما تبدیل می شود.
تحقیق کلمات کلیدی اساس و پایه هر استراتژی سئوی قوی است. ممکن است بدیهی به نظر برسد، اما ایجاد محتوا و صفحات وب که مخاطبان شما واقعاً جستجو می کنند، مهم است و سئو محتوا چاره کار یک استراتژی سئو موفق است. ما به عنوان یک بیزینس کوچک یک برگ برنده بزرگ داریم و آن همان کوچک بودن تجارت ماست. معمولاً برندهای بزرگ محتوایی را بیش از حد تولید می کنند که عبارات کلیدی خاصی را هدف قرار نمی دهد (چون افراد زیادی به صورت دایرکت به آن ها سر می زنند و فقط می خواهند که کاربر را در سایت نگه دارند) یا بر روی کلماتی کار می کنند که خیلی سخت هستند و ما می توانیم بر روی کلمات طولانی و آسانتر فعالیت کنیم.
تحقیق کلمات کلیدی است که می تواند این برتری را به نسبت برندهای بزرگی مانند دیجی کالا به ما بدهد.با تحقیقات پیشرفته کلمات کلیدی، می توانید در مورد موضوعات زیادی به طور کامل ایده پیدا کنید، و بدون اینکه کلمات کلیدی که پیدا می کنید به فرایند سئو کلمات دیگر لطمه بزنند بر روی آن ها نیز کار کنید. این مورد باعث می شود ترافیک بیشتر وب سایت، تعامل بیشتر و افزایش نرخ تبدیل به وجود بیاید. در مقاله تحقیق کلمات کلیدی می توانید در مورد تحقیق کلمات کلیدی مطالبی را بخوانید.
هدف جستجو یکی از حیاتی ترین جنبه های تحقیق کلمات کلیدی است زیرا گوگل این را می خواهد و دوست دارد که سئوکاران هدف جستجوی کاربران را بدانند و دقیقا برای همان هدف جستجوی کاربران محتوا تولید کنند. به عبارت دیگر، گوگل قصد دارد در سریع ترین زمان ممکن مرتبط ترین محتوا را در اختیار کاربران قرار دهد.
یک کلمه کلیدی ممکن است حجم جستجوی بالایی داشته باشد مانند مبل. با این حال، ممکن است ناشی از کاربر به دنبال عکس مبل باشد یا به دنبال مدل مبل باشد که با محتوا، تجارت، محصولات یا خدمات شما هماهنگ نیست چون شما یک فروشنده مبل هستید و باید کلی تلاش کنید تا بر روی کلمه سخت مبل سایت خود را سئو کنید اما در نهایت کاربران ممکن است که به دنبال خرید مبل نباشند پس بهتر است به دنبال کلماتی باشید که هدفی که برای آن محتوا در سایت شما ایجاد شده و هدف کاربر یکی باشد. یکی از نکاتی که در آموزش تولید محتوا در سایت آموزش داده می شود همین است که بتوانید که محتوایی تولید کنید که کاملا متناسب با نیاز کاربران باشد.
شاید شما وقت و احتمالا هزینه زیادی بگذارید و رتبه بگیرید و ترافیک بالایی هم جذب کنید، اما این ترافیک کاربران به مشتری تبدیل نخواهند شد.
چگونه می توانید درک گوگل از هدف جستجو را بفهمید؟
کلمه کلیدی خود را جستجو کنید و 10 تا 20 نتیجه برتر را تجزیه و تحلیل کنید. آیا آنها آموزش محور، یا مبنی بر راه حل یا تمرکز روی برند هستند؟ اگر بله، شما هم روی آن کلمه کار کنید و اگر نه شما نباید روی آن کلمه کار کنید.
مثلا همان مثال خودمان مبل. مبل را در گوگل جستجو کرده و نتایج برتر را ببینید. آیا آن ها فروشگاه اینترنتی هستند؟ آیا آن ها سایت مجله ای هستند؟ سایت آموزشی هستند؟ و آن سایت ها هر چه باشند مهم نیست مهم این است که سایت شما در چه حوزه ای فعالیت می کند. اگر سایت شما فروشگاهی است و بیشتر نتایج هم فروشگاهی هستند ارزش کار کردن را دارند و اگر مرتبط با حوزه کاری شما نیستند بهتر است بر روی آن ها کار نکنید.
نکته مهم و کلیدی این است که گوگل وقتی یک سایت را بالا می آورد یعنی هدف کاربر را درک کرده و سعی دارد که مهم ترین نتایج با هدف کاربر را به وی نشان دهد و اگر شما دیدید که با سرچ یک کلمه، سایت های همکار شما بالا آمدند یعنی کاربران هم همان را می خواهند و گوگل این را تشخیص داده است.
خیلی اهمیت دارد که عنوان محتوا (Title) محتوای های خود در SERP گوگل را متمایز کنید تا CTR بیشتری دریافت کنید. دستیابی به رتبه یک صفحه گوگل یک چیز است و کار دیگر این است که به اندازه کافی عنوان های جذاب داشته باشید تا کاربران روی آن کلیک کنند. شما هر چقدر هم محتوای خوبی داشته باشید اما عنوان محتوا خوب نباشد کاربران کلیک نمی کنند و دیده نمی شود.
اگر شما سایت خود را سئو نکنید دیده نمی شوید و اگر سایت خود را سئو کنید و تایتل خوب نداشته باشید باز دیده نمی شوید و هیچ فرقی با یکدیگر ندارند. همچنین گوگل وقتی می بیند بر روی یک سایت کلیک نمی شود این اطلاعات به دست گوگل می رسد که یا برند شما نامناسب است یا سایت شما نامرتبط است و احتمال دارد که جابجایی های مختلفی را لحاظ نماید.
بهتر است در تایتل خود از عناوین جذاب استفاده کنید که شما را از سایر رقبا متمایز کند. برای مثال:
وقتی می خواهید سئو سایت خود را شروع کنید باید یک استراتژی برای ساخت یک قیف تبدیل نیز داشته باشید. حتی اگر سایت شما یک سایت بزرگ است باید این را در نظر بگیرید که سئو محصولات یا دسته بندی ها کافی نیست. شما باید کاربران را به دسته های مختلفی تقسیم کنید که هر کدام چه نیازها و بودجه هایی دارند و شما چگونه می توانید با استفاده از قیف تبدیل نیازهای مشتریان خود را بهبود بدهید.
باید در طول قیف خرید یک تجربه کاربری عالی در اختیار مشتری قرار دهید. کاربران خود را مسافر فرض کنید و در طول سفر به آن ها اطلاعات مرتبط و مفید در کنار یک تجربه عالی ارائه دهید. چه مشتریان جدید به دنبال یک چیز کلی باشند چه به دنبال یک چیز خاص شما باید حضور داشته باشید. یعنی اگر شما یک فروشگاه اینترنتی در زمینه نقاشی دارید، بهتر است دو راهکار را در پیش داشته باشید:
بهتر است ببینید کدام کلمات می توانند برای شما کاربران خریدار بیشتری به عمل بیاورند و بر روی کلماتی که آن ها را به خرید از شما واداشت کار کنید. باید نقاط درد مشتری یعنی چیزی که موجب می شود کاربر درد خود (چیزی که برای آن جستجو کرده و به سایت شما رسیده است) را با استفاده از سایت شما دوا کند، را پیدا کرده و بر روی همان ها صفحات خود را سئو کنید.
همچنین در مور قیف فروش باید بگویم که مشتری در همان نگاه اول از شما خرید نمی کند و باید بارها و بارها از سایت شما دیدن کرده و اعتمادش نسبت به شما جلب شود، سپس خرید را انجام می دهد. من نامش را می گذارم سفر مشتری. سفر مشتری حداقل چند ماه طول می کشد پس اصلا نباید عجله کنید و باید ببینید که عوامل بازدارنده کاربران در هر یک از بخش های قیف کدام ها هستند؟ برای مثال باید ببینید که یک کاربر که قصد خرید گوشی از شما را دارد به چه علت آن را نمی خرد؟ آیا این گوشی برای او گران است؟ پس گوشی های ارزان تر دیگر را به او معرفی کنید، او دنبال گوشی باکیفیت بیشتر است؟ پس موارد باکیفیت تر را به وی نشان دهید و همین سرنخ های کوچک موجب می شود که فروش افزایش پیدا کند.
مثال دیگر، کاربران در بالای قیف، افراد ممکن است به جای راه حل، به دنبال چیزهای دیگر باشند. بنابراین منطقی است که پست های وبلاگ اطلاعاتی را به کار گیرند که به آنها کمک کند علت اصلی مشکل خود را درک کنند. یا شاید آنها سعی می کنند یک چیزی را آموزش ببینند اما دقیقاً مطمئن نیستند که از کجا شروع کنند. در این مورد، می توانید توجه آنها را با یک موضوع سرگرم کننده از محتوای مرتبط جلب کنید.
در وسط قیف، مشتریان بالقوه شروع به تعامل با برندها و فروشندگان مختلف می کنند. در این مرحله، مشتری ممکن است به دنبال محتوای پیشرفته تر و دقیق تر یا اطلاعات خاص محصول باشد. در انتهای قیف، مشتری ممکن است در حال مقایسه گزینه ها و گرفتن تصمیم نهایی باشد. می توانید با استفاده از راهکارهایی چون نظرات کاربران، سیستم امتیازدهی به محصولات یا خدمات و تبلیغ نویسی آن ها را به خرید از برند خود وادار کنید.
وقتی کاربران برای اولین بار حول محور موضوعی سرچ می کنند، ممکن است شرکت خاصی را در ذهن نداشته باشند. در نتیجه، آنها تمایل به جستجوی کلمات کلیدی عمومی و غیر برند دارند تا ابتدا درباره موضوع یا حوزه محصول بیشتر بدانند.
زمانی که شخصی شروع به بررسی شرکتهای خاص میکند، اغلب جستجوهای چند برند انجام میدهد. آنها ممکن است نام محصول، نام شرکت، یا نظرات محصول را جستجو کنند. یعنی مثلا احتمال دارد ابتدا سرچ کنند: آموزش زبان انگلیسی و سپس سرچ کنند: آموزش زبان انگلیسی برترآموز و اینکه نام برند را ببرند خیلی در بهبود سئو سایت موثر خواهد بود. اصلا می دانید چرا برندهایی مانند دیجی کالا اینقدر پیشرفت می کنند؟ فقط به این دلیل که برندسازی را خوب انجام داده و اسپم محصول با برندشان می آید.
آنها ممکن است به دنبال مقالات مقایسه ای بین چند سایت مختلف باشند باشند. یا فرض کنید که یک محصول خاص را از یک سایت خاص می خواهند پس کاربران این نوع جستجوهای همراه برند باید اطلاعات لازم را برای پاسخ به سؤال جستجوگر ارائه دهند. اما آنها همچنین نیاز دارند که یک حس اعتماد بین خودشان و سایت شکل دهند و اگر این اتفاق بیفتد قطعا در اینترنت نیز نام برند را به اندازه نام محصول سرچ می کنند.
تصور کنید یکی از مشتریان شما زمانی که با رتبهبندیهای ۲ ستارهای مواجه میشود، آماده خرید است. یعنی او می خواهد از شما خرید کند اما می بیند که به محصول شما یا سایت شما نمره 2 از 5 داده شده است. انبوهی از بازخوردهای منفی احتمالاً باعث میشود که آنها تجدید نظر کرده و به بررسی گزینه های دیگر بپردازند. علاوه بر این، احتمالاً تبلیغات دهان به دهان منفی (آنلاین و آفلاین) منتشر می شود و به فروش شما در آینده ای نزدیک لطمه می زند. اگر میخواهید سهم سایت خود از بازار را به حداکثر برسانید، استراتژی سئوی شما باید جستوجوهای نام تجاری سایت شما و غیربرند را در نظر بگیرد.
یک استراتژی بسیار کارآمد برای تسلط بر نتایج جستجوی گوگل این است که بر روی نقاط قوت خود سایت خود تمرکز کنید. چگونه؟ در دسته بندی هایی که قبلاً رتبه خوبی دارید تلاش بیشتری انجام دهید.
به جای اینکه انبوهی از کلمات نامرتبط را پیدا کرده و بر روی آن ها کار کنید، بهتر است که به چیزی که قبلاً در آن پیشرفت مناسبی داشته اید برگردید و تلاش بیشتر را ادامه دهید تا زمانی که بر روی آن در بهترین حالت قرار بگیرد و آن صفحه در بهترین نتایج گوگل دیده شود. هدف قرار دادن مجموعه های بزرگی از کلمات کلیدی مشابه می تواند باعث بهبود رتبه شما شود و این وقتی ممکن است که از صفحات قدرتمندی که قبلا در آن ها رتبه داشته اید کمک بگیرید.
همچنین اصلا سعی نکنید کاربری سایت خود را تغییر دهید. برای مثال اگر بخواهید سایت خود را از موضوع از بازی شطرنج به فوتبال یا بسکتبال تغییر دهید، کار خیلی مشکل خواهد شد. اما اگر در کنار همان شطرنج بر روی بازی های فکری دیگر نیز رتبه بگیرید در نهایت می توانید بهتر واقع شوید چون به هم تا حدودی مرتبط هستند. اما اگر بخواهید از شطرنج به سراغ فوتبال بروید، در واقع تمامی قدرت قبلی سایت را از دست داده اید چون سایت بر روی یک حوزه دیگر رتبه داشت نه این حوزه. تمرکز خود را در جایی قرار دهید که Google قبلا سایت شما را مرتبط و معتبر میشناسد و به این طریق سایت خود را بیش از پیش در همان حوزه پیشرفت دهید.
اگر به دنبال یک استراتژی کارآمد برای شروع و مدیریت سئو هستید در این مقاله به نکات اصلی استراتژی سئو اشاره شد. امیدواریم که از این مقاله استفاده کافی را برده باشید. اگر نظر، تجربه یا سوالی دارید می توانید از بخش کامنت های همین پست با ما در تماس باشید.
بابک حیدریان مهر. دانشجوی کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی، محقق و متخصص SEO & Digital Marketing "زندگی ممکن است پُر از درد و رنج باشد، اما واکنشِ ماست که حرف آخر را میزند". فردیش نیچه
نظرات کاربران