با مطالعه این مقاله میتوانید یک دید سازمان یافته به کسب و کار داشته باشید. شما متوجه خواهید شد که مدیریت کسب و کار با آن چیزی که در کتب MBA است و با آن چیزی که در واقعیت است بسیار متفاوت است.
سلام بر دنبال کنندگان سایت برترآموز، ما اومدیم با یک مقاله بسیار جذاب و کاربردی در مورد مدیریت کسب و کار. ما ایرانی شاید به طور ذاتی مدیر آفریده شده باشیم، اما مدیریت کردن و برقراری ارتباط را به خوبی نمیدانیم. به همین دلیل است که ما قصد داریم امروز در این مقاله نکاتی را بررسی کنیم که میتواند زندگی شما را متحول کند. البته به این نکته دقت داشته باشید که مدیریت فقط برای صاحبین کسب و کار نیست. بلکه مدیریت برای زندگی شخصی نیز است.
هر کسی مدیر زندگی خود میباشد، این اصول میتواند به صورت کل مسیر زندگی شما را عوض کند. به عنوان مثال ما در حال مدیریت زمان خود میباشیم، ما در حال مدیریت منابع مالی خود میباشیم. از طرفی ما باید به دنبال مدیریت روابط خود نیز میباشیم. این نکته را جدی بگیرید و تمام تمرکز خود را روی بهترین روش مدیریت بگذارید. شما اگر روش مدیریت کردن را آموزش ببینید، میتوانید در هر جایی و در هر فضایی مدیریت داشته باشید. به عنوان مثال یک مدیر فروش به جای تفکر سنتی و تمرکز روی فروش آفلاین از علم روز استفاده میکند.
روش مدیریت مدیر فروش باهوش این است که به فکر فروش آنلاین است. از طرفی مهمترین ابزار برای فروش آنلاین نیز سئو است. در نتیجه او به فکر آموزش سئو و آموزش استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ است. این تغییر در روش مدیریت شاید فکر کنید که بدیهی است، اما در بسیاری از کسب و کارها هنوز به آن توجه نمیشود.
در بخش قبل به صورت مختصر به این موضوع اشاره کردیم که مدیریت فقط برای کسب و کارها نمیباشد. نکاتی که ما در این مقاله برای شما میگوییم از دو زاویه بررسی خواهد شد. اولین زاویهای که باید بررسی شود این است شما در کسب و کار خود چگونه مدیریت داشته باشید. دومین زاویهای باید بررسی شود، این است که چگونه در زندگی شخصی خود از این موضوعات استفاده کنیم. اهداف مدیریت را به صورت مختصر عبارتند از:
اگر بخواهیم در مورد اهداف مدیریت برای شما بنویسم میتوان صدها و بلکه هزاران کتاب نوشت. اما به این موضوع توجه داشته باشید که هدف از مدیریت این است که شما استفاده بهتری از زندگی خود داشته باشید و نقش کار را در زندگی شما را کاهش دهد و در مقابل راندمان شما را نیز افزایش دهد.
ما در این بخش قصد داریم به شما نکاتی را آموزش دهیم که میتواند کیفیت کسب و کار شما را افزایش دهد. هدف ما این است که روش مدیریت شما را به علم روز مدیریت نزدیک کنیم. اما باید به دو موضوع توجه داشته باشید. اولین موضوع این است که شما نباید به یک باره مدیریت خود را تغییر دهید. معمولا سیستم سازی در ایران به نحوی نیست که توانایی تغییرات ناگهانی و عجیب را داشته باشد. به همین منظور شما به باید به مرور زمان اقدام به تغییر شرایط و اهداف خود کنید.
دومین موضوعی که باید شما باید به آن توجه داشته باید این است که هر کسب و کاری یک سیستم مدیریتی میطلبد. در نتیجه شما باید یک تکنیک مدیریتی را از حالت کم تاثیر به مرور زمان به حالت تاثیر زیاد تغییر دهید. از طرفی شما با توجه به تجربه مدیریتی خود میتوانید روش مدیریت خود را به صورت مکمل انتخاب کنید.
در این صورت میتوانید اطمینان داشته باشید که کار شما به درستی انجام میشود. بهترین روش مدیریت ممکن است که در یک کسب و کار جواب دهد و از طرف مقابل برای کسب و کار دیگر مشکل ساز شود. مهم تفکر مدیریت است و نه استراتژی اجرای آن.
اگر شما به دنبال این میباشید که کارکنان شما برای شما بالاترین بازدهی را داشته باشند. باید کاری کنید که فکر کنند خود این افراد صاحب کارخانه میباشند. شاید به نظر شما این جمله خیلی کلیشهای و محال به نظر برسد اما بهترین کار این است که نیم نگاهی به اکو سیستم مدیریتی در کشورهای پیشرفته و جهان اول داشته باشیم. شاید شما فکر کنید که مدیریت و دوستی در کسب و کار در کشورهای بزرگ یک شعار است. اما من میخواهم برای شما چند مثال از تحقیقات خود بزنیم که همگی از منابع موثق انجام شده است.
زمان که شما برای شرکت استارباکس « کافی شاپهای زنجیرهای آمریکایی که به صورت بین المللی کار میکنند. » کار میکنید. در وهله اول شما را مانند خود میدانند و در وهله دوم به همان میزان که مدیران شما از احترام و شرایط مناسب برخوردار میباشند. به همان میزان شما نیز از احترام و شرایط مناسب برخوردار خواهید بود. مهم نیست که شما در استار باکس باریستا میباشید و یا یک مدیر شعبه شما برای یک هدف واحد کار میکنید و هیچ کس نسبت شخص دیگر برتری ندارد.
در نهایت به این نکته توجه داشته باشید که شما هیچ وقت نمیتوانید کاری کنید که تمام کارمندان و کارکنان خود را زیر نظر داشته باشید. قطعا کارکنان شما یک راه برای کم کردن کار و یا کاهش بازدهی خود پیدا میکنند. تنها چیزی که میتواند مانع از این کار شود این است که کارمند شما احساس تعلق به شرکت داشته باشد. در غیر این صورت پیدا کردن راهی برای دور زدن شما کار سختی نیست.
همهی ما قطعا روابطی داریم و در برخی مواقع نیز از روابط خود استفاده میکنیم. اولین نکتهای که باید به آن توجه داشته باشیم این است که تا چه میزان میتوانیم به دوستان خود حس خوبی بدهیم. و دومین نکتهای که باید به آن توجه داشته باشیم این است که چگونه میتوانیم لطف دوستان خود را جبران کنیم. اگر همیشه شما به دوستان خود احترام بگذارید و از طرفی سعی در لطف کردن به دوستان خود داشته باشید. رشد شما بسیار کامل خواهد بود.
اگر شما به دنبال این میباشید که کارمندان شما در انجام نکات مثبت با یک دیگر رقابت کنند. بهترین کار این است که نکات مثبت آنان را هر چقدر کوچک برجسته کنید. در غیر این صورت کارکنان شما از انجام کار به نحو احسن و یا ایجاد خلاقیت شانه خالی میکنند. چرا که این موضوع تغییری در زندگی آنان ایجاد نمیکند. چرا باید کارمند شما زمانی که کار مثبت او دیده نمیشود، تلاش خود را بیشتر کند. زمانی که شما کوچکترین کارها را بررسی میکنید و برای آن پاداش مثبت در نظر میگیرد. محبت خود در دل کارمندان زیاد میکنید.
شاید این موضوع از نظر شما بسیار مهم نباشد، اما از نظر کارمندان شما بسیار مهم است. توجه داشته باشید زمانی که افراد این برخورد و منش شما را میبینند. خود را به شما مدیون میدانند و سعی میکنند که کارهای مثبت خود را افزایش دهند. همین موضوع باعث میشود که کارمندان شما در انجام کار مثبت از یک دیگر سبقت بگیرند. اگر کارمندان شما کار اشتباهی انجام میدهند، سعی کنید یکبار گذشت کنید و در بار دوم برخورد کنید. گذشت بار اول شما به این معنی است که شما برای آنان ارزش قائل میباشید.
برخورد بار دوم شما به این معنی است که هر کسی در کسب و کار شما جایگاهی دارد و نباید از احساسات و لطف شما سو استفاده کند. فکر نکنید که مدیر خوب کسی است که همیشه اخمانی در هم دارد. بلکه مدیر خوب کسی است که همیشه به فکر کارکنان خود است اما جدیت خود را نیز حفظ میکند.
بهتر است که با هم صادق باشیم، همهی ما تعریف و تمجید را دوست داریم. اما باید به این نکته توجه داشته باشید که بهترین افراد برای شما کسانی هستند که در کار شما صداقت دارند. یک مدیر همیشه گوش شنوا دارد. بهتر است که برای درک بهتر منظور ما از گوش شنوا به بخش مقالات سایت برترآموز مراجعه کنید. در آن بخش از مقاله « گوش دادن هنری جذاب و قدرتمند » را مطالعه کنید. افراد که تملق و چاپلوسی میکنند، معمولا در مقابل شما اینگونه هستند و در مقابل افراد دیگر چنین وضعیتی ندارند.
معمولا این افراد با شما چهره دوستانه دارند و اندکی ترفیع که میگیرند با همه رفتار نامناسب دارند و به دنبال خالی کردن خود از حقارت میباشند. از طرفی این افراد بازدهی مناسبی نیز در کسب و کار خود ندارند. اگر شما به دنبال از بین بردن رقبای خود میباشید، کاری کنید که چند شخص چاپلوس در آنجا مشغول کار شوند. در این صورت از بین بردن این افراد برای شما کاری ندارد. ما در مقاله « سازمان مریض چه ویژگیهایی دارد » به صورت جامع و کامل به بررسی آثار استفاده از افراد چاپلوس پرداختهایم.
در صورتی که مشاهده کردید که مدیران شما و یا سرپرستان شما نیز در مقابل چاپلوسی مقاومت ندارند. باید با آنها برخورد جدی داشته باشید، فرد چاپلوس چون مهارتی ندارد برای بقاء خود از این روش استفاده میکند. این افراد با انگل هیچ فرقی ندارند، چرا که از سازمان و کسب و کار شما تغذیه میکنند بدون اینکه ارزش افزودهای داشته باشند.
بهترین روش مدیریت در کسب و کار این است که خود را در جایگاه مشتریان خود قرار دهید. اگر شما بهترین اکو سیستم مدیریتی را داشته باشید، اما شما کالای بی ارزش به مشتریان خود تحویل دهید. این موضوع به این معنی است که شما نمیتوانید در بازار دوام داشته باشید. شما برای اینکه بتوانید نیاز مشتریان خود را درک کنید باید بتوانید پرسونای مشتری خود را به درستی استخراج کنید. در این صورت میتوان گفت که شما به نیاز مشتریان خود پاسخ میدهید.
شما به هر میزان که به فکر منافع مالی خود باشید و مشتریان خود را آزرده کنید و کالای بیکیفیت به او تحویل دهید. این موضوع به این معنی است که سهم شما از بازار هدف در حال کوچکتر شدن است. توجه داشته باشید که کالای بی کیفیت را با هیچ تبلیغاتی نمیتوان به صورت بلند مدت به فروش رساند. هر چقدر هم شهر شما بزرگ باشد و یا شما برند بزرگی باشید، بالاخره مخاطب از شما خسته میشود. در این صورت شخصی که به صورت قطع ضرر میکند، شما هستید.
به نظر شما مدیر کیست و چه میکند؟ به نظر شما مدیر شخصی است که فقط دستور میدهد و به دنبال این است که به همه ثابت کند که قدرت دست او است. باید به شما بگوییم که این تعریف یک آدم عقدهای و تازه به دوران رسیده است. مدیر شخصی است که بیشتر از همه تلاش میکند، هم تلاش ذهنی و هم تلاش فیزیکی؛ فکر نکنید که چون شما سمت مدیریتی دارید همه چیز تمام است و شما باید از این مقام و منصب لذت برید. باید به شما بگوییم که مدیریت دولتی با مدیریت بخش خصوصی بسیار متفاوت است.
یک مدیر بخش خصوصی حواسش به همه چیز است. او زمان این را ندارد که واحد به واحد و بخش به بخش بررسی کنید. اما او از علم ریاضی و آمار کمک میگیرد. زمانی که شما دائما در حال نوآوری میباشید و از طرفی سودآوری شما از نوع تورمی است. کاملا مشخص است که جای کار شما مشکل دارد. به این موضوع فکر کنید که چرا حاشیه سود شما افزایش پیدا نمیکند. ابزار شما برای صرفه جویی در زمان فقط و فقط اعداد و ارقام هستند.
شما به هر میزان که روی کسب و کار خود زمان بگذارید، در بحرانهای اقتصادی کمتر دچار مشکل میشود. از طرفی زمانی که شما در ایران زندگی میکنید، این موضوع خود یک بحران است. چرا که کشور ما یک کشور تورم خیز است و اگر شما برنامه ریزی درستی برای این موضوع نداشته باشید به سادگی حذف خواهید شد. دقت داشته باشید که همه چیز آمار گیری از واحد حسابداری نیست و قدرت تحلیلی شما باید فراتر رود. در این زمان شما نیاز به یک استراتژیست برا ارتقاء کسب و کار خود خواهید داشت.
به این نکته توجه داشته باشید که مدیریت این نیست که همه کارها را خود شما انجام دهید. این موضوع در کسب و کارهای کوچک متوسط بیشتر دیده میشود. زمانی که قرار است کسب و کار شما رشد داشته باشد. شما باید افراد مناسب و لایقی را برای کسب و کار خود پیدا کنید. فکر نکنید که بهترین شخص در کسب و کار شما فقط و فقط شما میباشید، بلکه افراد دیگری نیز هستند که به عنوان مکمل در کسب و کار شما میتوانند کمک کنند. بهتر است برای شما یک مثال بزنیم.
فرض کنید که شما فروشنده اول کسب و کار خود میباشید. اگر شما فکر کنید که هیچ کس مثل شما نمیتواند کسب و کار شما را به فروش برساند شما همیشه درگیر خرده فروشی خواهید بود و هیچ زمانی نمیتوانید قراردادهای بزرگ را تجربه کنید. بهترین کار این که شما تفویض اختیار داشته باشید. البته تفویض اختیار شرایطی دارد و اینگونه نیست که به هر کسی شما اعتماد کنید. در وهله اول شما باید تمام تلاش خود را به کار گیرید تا فرد مورد نظر خود را پیدا کنید.
در وهله دوم شما باید شرایط را به درستی برای او توضیح دهید و در نهایت از او انتظار داشته باشید که این کار را برای شما انجام دهد. البته در اولین روزها شما باید به دقت نتایج را بررسی کنید تا در صورتی که نیاز به اصلاح و راهنمایی داشت شما قبل از همه خبر دار شوید. بهتر است با هم صادق باشیم، امروزه افراد زیادی هستند که قدرت تحلیلی و مهارتی بیشتری از شما دارند. شما به شرطی به آنها دست پیدا میکنید که به دقت انتخاب کنید.
در بسیاری از کسب و کارها ورودیهای بسیار سختی وجود دارد، آموزشهای بسیار سخت نیز وجود دارد. این موضوع به این معنی است زمانی که یک شخص در اینگونه کسب و کارها حضور دارد، او واقعا یک متخصص است. اما مشکل اینجاست که فشار کاری و یا مسئولیتی به حدی زیاد است که فرد به راحتی کار را ترک میکند. اما در اینجا متضرر اصلی کارفرما است. این موضوع با بهترین روش مدیریت در کسب و کار تضاد جدی دارد. اما متاسفانه نیز بسیار این موضوع شایع است و ناشی از غرور احمقانه کار فرما میباشد.
به نظر شما در این گونه موارد، استدلال کارفرما چیست؟ او به سادگی میگوید چیزی که زیاد است کارگر، این نشد یکی دیگه. این دقیقا تفکر بازنده است، چرا که تفکر برنده به این راحتیها اجاره نمیدهد که نیروی کار متخصص او کار را ترک کند. شما میتوانید کسب و کارهای بسیار زیادی را در ایران پیدا کنید که حاشیه سودهای 40 تا 60 درصدی دارند، اما بازنده اصلی میدان هستند. چرا که این افراد نمیتوانند به درستی از کسب و کار خود محافظت کنند. آنها فکر میکنند، نیروی متخصص زیاد است و همه کارگر این افراد میباشند.
باید به شما عرض کنم که در تمامی اقتصادهای کوچک و بزرگ دنیا، تنها چیزی که زیاد است، نیروی کار ساده است و نه نیروی کار متخصص. مهم نیست که شما برای چه سمتی نیاز به نیروی کار داشته باشید. مهم این است که نیروی متخصص به سختی ساخته میشود و سختتر نگه داشته میشود.
برخی مدیران فکر میکنند که میتوان با یک طرز فکر قدیمی موفق بود. اما باید به شما بگوییم که امروزه در سیلیکون ولی که مهد تکنولوژی آمریکا میباشید نیز آموزش برای مدیر و کارگر به عنوان بخشی از برنامه کاری در حال اجرا میباشد. بهترین روش مدیریت در کسب و کار این است که همیشه به فکر کسب و کار خود باشید. در این صورت میتوانید اطمینان داشته باشید که روش مدیریت شما درست است.
اما توجه داشته باشید که زیاده روی در این موضوع میتواند برای شما مانع از صرفه جویی در زمان باشد. اولا همه آموزشی برای همه لازم نیست و هر کس با توجه به وظایف و سمتی که دارد باید آموزش ببیند. دومین نکتهای که باید به آن توجه داشته باشید این است که خود شما باید در این موضوع پرچمدار باشید و هیچ وقت آموزش خود را متوقف نکنید.
در نهایت به این موضوع توجه داشته باشید که آموزش باید به عنوان کار نیروی کار شما محاسبه شود. این که از کارمندان خود انتظار داشته باشید که در خانه و در زمان استراحت خود به آموزش بپردازند، کاملا کار بی اساس و نادرستی است. شما باید این موضوع را به عنوان کار برای کارمندان خود در نظر بگیرید و هزینه آموزش را نیز از آنها دریافت کنید تا کارکنان شما درک بهتری از آموزش داشته باشند.
ما در این مقاله به صورت کامل و جامع با شما در مورد بهترین روش مدیریت در کسب و کار صحبت کردیم. برای شما مثال و نکاتی را بیان کردیم که ممکن است فکر کنید فقط و فقط در کسب و کار قابل اجرا است. اما باید به شما بگوییم که این موارد علاوه بر کار در زندگی شخصی نیز قابل اجرا است. منتها باید اندکی روی هریک از این موارد فکر کنید. در صورتی که شما تجربهای در این رابطه دارید، میتوانید در بخش کامنتها با ما مطرح کنید.
نظرات کاربران