احتمالا تا بحال بریتان پیش آمده است که در خیابان در حال قدم زدن هستید و شخصی جلوی شما را می گیرد و یک تکه کاغذ آغشته به عطر را به شما می دهد یا یک مغازه شیرینی فروشی که سعی می کند شیرینی های تازه را در دیدرس و در مکان های بیشتری از فروشگاه خود قرار دهد تا مشتریان بیشتری ترغیب به خرید شوند. یک نمونه دیگر از تبلیغاتی که باعث درگیر شدن حواس مختلف می شوند، تبلیغات تلویزیونی است که از غذاهای زیبا برای تبلیغ محصولی مانند سس استفاده می کنند تا شما را ترغیب به داشتن محصولشان کنند یا در هنگام تبلیغ برای شوینده ها از لباس های روشن استفاده می کنند تا حس زیبایی و طراوت را به شما انتقال دهند. این ها تماما مثال هایی از بازاریابی حسی یا بازاریابی تعاملی است.
در یک شرکت، ارگان و مغازه برای افزایش فروش بیشتر باید روش های بازاریابی مختلف را اجرایی کرد و هر کدام از روش های بازاریابی می تواند گوشه ای مشکلات فروش سازمان را برطرف کند و استفاده همزمان از چند بازاریابی مختلف می تواند باعث فروش هرچه بیشتر در ساختار شرکت شود. انواع مختلفی بازاریابی نظیر بازاریابی ویدئویی، بازاریابی دهان به دهان، بازاریابی شبکه های اجتماعی و … وجود دارد که از هر کدام از آن ها می توانید در جایگاه خود استفاده کنید.
ما به صورت ناخودآگاه هنگام خرید از حواس پنج گانه خود استفاده می کنیم و این امر کاملا بدیهی است و شرکت ها نیز به همین دلیل در سال های اخیر اقدام به درگیر کردن ایم حواس برای تبلیغات و فروش محصول خود کرده اند. بازاریابی حسی که یکی از انواع بازاریابی است، یک شمشیر دولبه است که هم می تواند نتایج بسیار عالی برای یک شرکت داشته باشد و هم می تواند شرکت را بسیار متزلزل کند. اما اگر شما علاقمند به حوزه آموزش دیجیتال مارکتینگ هستید و قصد یادگیری بازاریابی حسی یا Sensitive Marketing را دارید، در ادامه در برتر آموز با ما همراه باشید تا به صورت کامل به این نوع بازاریابی بپردازیم.
این نوع بازاریابی یکی از انواع روش های بازاریابی است که با هدف درگیر کردن حواس مخاطب ایجاد شده است. هدف این نوع بازاریابی این است که با درگیر کردن حواس، بر روی رفتار و تصورات شما تاثیرات مستقیم بگذارد و از این طریق ارتباط شما با یک برند و شرکت نیز بیشتر شود و مشتریان وفادار برای شرکت ایجاد کند. این نوع از بازاریابی کاملا ترکیب شده با روانشناسی است و افرادی که این نوع از کمپین ها را مدیریت و ایجاد می کنند، باید به متدهای روانشناسی و تاثیر آن ها بر افراد نیز توجه زیادی داشته باشند.
بازاریابی حسی از آن جهت برای برندها بسیار حائز اهمیت است که می تواند ماندگاری بیشتری در ذهن مخاطب ایجاد کند چرا که حس های بسیار خوبی را برای مشتریان و افراد استفاده کننده از محصولات آن برند ایجاد کرده است. این بازاریابی در سطوح مختلف با افراد در ارتباط است و علاوه بر اینکه ذهن هیجانی را درگیر خود می کند، به ذهن شناختی و احساسی مخاظب نفوذ می کند.
مهم ترین عنصری که در بازاریابی مورد استفاده واقع می شود، بینایی است چرا که بیشترین تاثیری که یک فرد می تواند دریافت کند از طریق حس بینایی او است. آمارها نشان می دهد بیشتر از 80 درصد از خریدهایی که انجام می شود، از طریق حس بینایی صورت می پذیرد. به همین دلیل است یک شخص با مهارت های دیجیتال مارکتر، به دنبال ایجاد استراتژی برای حس بینایی و توازن و ایجاد رنگ های جذاب مانند عکس لوگو، بنرها و … است. یکی از ترفندهایی که ببسیار می تواند یک شرکت را رو به جلو حرکت دهد، شناخت کامل محیطی است که محصولاتش در آن جا به فروش می رسد. برای مثال اگر یک شرکت بخواهد در ایران محصولی را به فروش برساند باید یک سری تکنیک مشخص به کار ببرد و همان شرکت برای فروش محصول در آفریقا باید یک سری تکنیک های مجزا از این بکار ببرد.
بنابراین شرکت ها و برندهای کوچک و بزرگ سعی می کنند از با استفاده از تبلیغات زیبا و موثر حس بینایی افراد را درگیر کنند و بهتر به یادشان بمانند. شرکت ها باید سعی کنند از المان هایی استفاده کنند تا هرچه بیشتر و آسان تر به یاد افراد بمانند. مثلا لوگوی مک دونالد، لوگوی اپل و … جزو لوگوهایی هستند که هر کسی آن را می بیند بدون فکر کردن تقریبا همه چیز را از آن دریافت می کند.
همان مزه است. امروزه اکثر تبلیغات به صورت اینترنتی و مجازی شده است و کمتر کسی به این نوع از حواس توجه می کند وتقریبا جایگاه خود را در بازایابی از دست داده است. اما نمی توان جایگاه بالای این عنصر را در تبلیغات به کلی منکر شد چرا که اگر برندی بتواند روی این مورد تمرکز کند، نسبت به حس های دیگر می تواند 30 درصد بازخورد و فروش بالاتری داشته باشد. امروزه که قابت شدیدی میان برندهای مواد غذایی در سراسر دنیا وجود دارد، برنده کسی است که از طریق بازاریابی حسی و استفاده از استراتژی چشایی، مفهموم مناسبی از مزه و طعم غذای خود اراده دهد تا افراد را متقاعد به خرید کند.
یکی از ترفندهایی که بسیار مورد استفاده است، بررسی ذائقه و مزه غذا در تبلیغاتی است که توسط برندهای مختلف انجام می شود.
اجازه دهید با یک مثال حس شنوایی را باهم بررسی کینم. شما داخل ماشین خود در تابستان گرم در حال حرکت هستید و بسیار تشنه هستید. رادیو ماشین صدای ریخته شدن یک نوشیدنی درون یخ های یک لیوان را پخش می کند درنتیجه شما بدون فوت وقت اولین کاری که می کنید این است که جلوی یک مغازه سوپر مارکت توقف می کنید و نوشیدنی را می خرید . آن را نوش جان می کنید. این جا دقیقا از حس شنوایی شما برای خرید یک آبمیوه استفاده شده است.
حس شنوایی آخرین حسی است که در افراد حتی پس از مرگ از بین می رود. شاید دیده باشید کسانی که به کما می روند و گوش هایشان می شنیده است و پس از اینکه به هوش می آیند اتفاقات پیرامون خود را تعریف می کنند. این دقیقا اهمیت حس شنوایی را نشان می دهد. یک برند باید استراتژی شنوایی درستی داشته باشد تا در هر تبلیغ خود علاوه بر استفاده از حس بینایی به حس شنوایی نیز توجه زیادی داشته باشد. این تاثیر حتی درون رستوران ها، پاساژها و مغازه ها نیز بسیار زیاد است که یک موسیقی مناسب می تواند روی خرید افراد تاثیر زیادی بگذارد.
این حس برای کسب و کارهایی کاربرد دارد که به صورت مستقیم بر روی خوراک افراد تاثیر می گذارند. همچنین برای فروشگاه های عطر و ادکلن نیز یکی از پرکاربردترین روش ها است. این اتفاق در فروشگاه های خوراکی بسیار اتفاق می افتد که جوری محصولات خود را آماده می کنند یا قرار می دهند تا بوی غذا حسابی به شما بخورد و شما را ترغیب به خرید کند.
همان حسی است که از طریق برخورد پوست با یک محصول ایجاد می شود. در تشکیل یک برند 44 درصد می تواند موثر باشد و با تماس فیزیکی دست مشتریان با برند، اتفاقات مهمی برای خرید در شخص رخ می دهد. متاسفانه با پیشرفت روز افزودن تکنولوژی سهم حس لامسه بسیار کم و کمتر شده است اما برای شرکت هایی که امکان ایجاد حس لامسه دارند، این یک فرصت است چرا که افراد با لمس یک کالا خیلی راحت تر حس مالکیت را رای کالا دریفات می کنند و فرآیند خرید زودتر اتفاق می افتد.
در بازاریابی حسی سعی می شود از تمامی این حس ها در کنارهم استفاده شود تا بهترین نتیجه را برای یک برند و تبلیغات آن داشته باشد. اما شاید برای شما سوال شده باشد که تمرکز را روی کدام نوع بازاریابی باید گذاشت تا نتیجه بهتری گرفته شود؟ این سوال چیزی است که همیشه پرسیده می شود اما پاسخ به این سوال قدری مشکل است چرا که هر کسی یک معیاری برای خرید خود دارد، مثلا برای خرید یک غذا مزه آن برای یک شخص مهم است اما برای شخص دیگر رنگ و بوی غذا اهمیت ویژه ای دارد و همین امر در تمامی محصولات نیز هست و به همین دلیل است که می گوییم ترکیبی از تمامی روش های بازاریابی را باید بکار ببریم.
قطعا هر نوع از بازاریابی برای یک برند هزینه هایی در بر دارد و یکی از مهم ترین سوالاتی که قبل از شروع و استفاده از بازاریابی می پرسد این است که آیا این مدل از بازاریابی برای من جواب می دهد؟ آیا بازاریابی حسی نتیجه ای دارد؟ در پاسخ به این سوال باید بگوییم یکی از مهم ترین چیزهایی که در وجود انسان قرار دارد، حس او است. حس انسان باعث ایجاد انگیزه هایی در خرید، انجام کار و … می شود و استفاده از حس های پنچ گانه باعث درگیر کردن انسان ها می شود. ما می خواهیم علت هایی را مورد بررسی قرار دهیم که نشان دهد این نوع بازاریابی بسیار کارآمد و خوب است.
اگر شما بخواهید یک تبلیغ انجام دهید و صرفا به صورت مستقیم اشاره به خرید کالا کنید، بازخورد بهتری برای شما خواهد داشت یا اینکه سعی کنید با استفاده از عناصری نظیر گریه و خنده به صورت مستقیم شخص را به خرید کالا و خدمات مجاب کنید؟ به نظر خودتان کدام پاسخ صحیح است؟ قطعا استفاده از گریه و خنده موثرتر است. چرا که با درگیر کردن احساسات بهتر می توانید پیغام خود را به دیگران ببرسانید و آن ها را ترغیب به خرید کنید.
وقتی شما از بازاریابی حسی یا بازاریابی تعاملی استفاده می کنید، در واقع احساسات افراد را درگیر کرده و نتایج پروهش های مختلف اثبات کرده است وقتی شخصی احساساتش درگیر شود، هرچه بیشتر می تواند به خرید ترغیب شود و این برای کسب و کار بسیار سود آور است.
شما اگر بازاریابی خود را به خوبی پیاده سازی کرده باشید، در واقع با قلب مشتریان سر و کار خواهید داشت و دیگر منطق و عقل کنار خواهد رفت و شما می توانید محصول خود را خیلی راحت تر به فروش برسانید. برای مثال فرض کنید شما یک دوره آموزش اینستاگرام می خواهید به فروش برسانید، اولین کار این است که افرادی را نشان دهید که با دوره شما به درآمدهای بسیار بالا رسیده اند. وقتی دیگر افراد چنین چیزی را ببنیند، در واقع رغبت زیادتری برای خرید دوره شما خواهند داشت.
این نوع بازاریابی دارای مزیت هایی است که به ندرت در دیگر روش های بازاریابی وجود دارد و می توان آن ها را مشاهده کرد. اما با این حال باید بدانید این روش از بازاریابی چه مزیت هایی دارد و اگر مناسب کسب و کاتان بود در استفاده از آن، شک نکنید و حتما آن را بکار بگیرید.
امروزه افراد از خواب که بیدار می شوند، کلی کار روی سرشان می ریزد و فهرستی بلند بالا از کارهایی که باید انجام دهند، وجود دارد. بنابراین باید از طریق بازاریابی حسی طوری به زندگی انسان ها نفوذ کرد که در لحظات خوش و شادی آن ها کنار آن ها بود. این دقیقا کاری است که بازاریابی حسی انجام می دهد و با استفاده از حال خوب مشتری به فروش بیشتر محصول و ماندگاری بیشتر در ذهن مخاطب می پردازد. این در حالی است که بازایابان قدیمی تنها کاری که انجام می دادند، مانور دادن بر روی قیمت و ویژگی های محصول بود و نقش آنچنانی در ماندگاری در زهن مخاطی نداشتند.
نوع ارتباط با مصرف کنندگان و مشتری ها نیز از زمان قدیم تا به اکنون تقاوت های زیادی کرده است. امروزه در دنیای رقابت میان برندها باید از خلاقیت، زیرکی و هوشمندی بالایی برخوردار باشید تا بتوانید سهم زیادی از بازار را به دست آورید. این در حالی است که در گذشته آنچنان رقابتی وجود نداشت و یک ارتباط یک طرفه، خشک و بی روح از سمت برندها با مشتری انجام می شود و فروش نیز از همین طریق صورت می گرفت. اما امروزه چنین چیزی وجود ندارد و
برای اینکه یک نتیجه عالی و مناسب از بازاریبای حسی بگیریم، باید عناصر آن را بشناسیم و بدانیم چگونه از عوامل مختلف آن استفاده کنیم.
در این مقاله دو سوال مهم بازاریابی حسی چیست و بازاریابی تعاملی چست را مورد بررسی قرار دادیم که این دو به یک معنا و مفهوم هستند. برای داشتن یک بازاریابی خوب و عالی باید هدف از شرکت خود را بسنجید و با بررسی مشتریان و جامعه هدف خود، یک پلن برنامه ریزی برای آن داشته باشید. بازاریابی حسی یکی از انواع بازاریابی است که شرکت های معروف زیادی از آن استفاده می کنند و سعی در بهتر کردن فروش و بازاریابی محصولات خود دارند. شما نیز می توانید با استفاده از حواس 5 گانه و چیدن یک استراتژی دقیق و درست از این نوع بازاریابی در کنار انواع دیگر بازاریابی استفاده کنید.
نظرات کاربران