بدهی چیزی است که یک شخص یا شرکت بدهکار است، معمولاً مبلغی پول. بدهی ها در طول زمان از طریق انتقال منافع اقتصادی شامل پول، کالا یا خدمات تسویه می شوند. بدهی هایی که در سمت راست ترازنامه ثبت می شوند شامل وام ها، حساب های پرداختنی، رهن، درآمدهای معوق، اوراق قرضه، ضمانت نامه ها و هزینه های تعهدی می شود.
به طور کلی، یک بدهی تعهدی است بین یک طرف و طرف دیگر که هنوز تکمیل یا پرداخت نشده است. در دنیای حسابداری، یک بدهی مالی نیز یک تعهد است، اما بیشتر با معاملات تجاری قبلی، رویدادها، فروش، مبادله داراییها یا خدمات، یا هر چیزی که در تاریخ بعدی منفعت اقتصادی ایجاد کند، تعریف میشود. بدهی های جاری معمولاً کوتاه مدت در نظر گرفته می شوند (انتظار می رود در 12 ماه یا کمتر منعقد شوند) و بدهی های غیرجاری بلندمدت (12 ماه یا بیشتر) هستند.
بدهی ها بسته به زمانی که دارند به عنوان بدهی های جاری یا غیر جاری طبقه بندی می شوند. آنها می توانند شامل خدمات آتی بدهکار به دیگران (قرض گرفتن کوتاه مدت یا بلندمدت از بانک ها، افراد یا نهادهای دیگر) یا تراکنش قبلی که تعهدی تسویه نشده ایجاد کرده باشد. متداول ترین بدهی ها معمولاً بزرگترین بدهی ها هستند مانند حساب های پرداختنی و اوراق قرضه پرداختنی. اکثر شرکت ها این دو خط را در ترازنامه خود خواهند داشت، زیرا آنها بخشی از عملیات جاری و بلندمدت جاری هستند.
بدهی ها جنبه حیاتی یک شرکت هستند زیرا از آنها برای تامین مالی عملیات و پرداخت هزینه های توسعه بزرگ استفاده می شود. آنها همچنین می توانند معاملات بین مشاغل را کارآمدتر کنند. به عنوان مثال، در اغلب موارد، اگر یک عرضه کننده شراب، یک جعبه شراب را به یک رستوران بفروشد، هنگام تحویل کالا، درخواست پرداخت نمی کند. در عوض، فاکتور خرید را به رستوران میدهد تا خروج را آسانتر کند و پرداخت را برای رستوران راحتتر کند.
پول معوقی که رستوران به تامین کننده شراب خود بدهکار است، یک بدهی محسوب می شود. در مقابل، عرضه کننده شراب، پولی را که بدهکار است به عنوان دارایی در نظر می گیرد. بدهی همچنین ممکن است به مسئولیت قانونی یک تجارت یا شخص اشاره داشته باشد. به عنوان مثال، بسیاری از مشاغل در صورت شکایت مشتری یا کارمند از آنها به دلیل سهل انگاری، بیمه بدهی می گیرند.
به طور کلی، بدهی به وضعیت مسئولیت در برابر چیزی اشاره دارد و این اصطلاح می تواند به هر پول یا خدمتی اشاره کند که به طرف دیگری بدهکار است. به عنوان مثال، بدهی مالیاتی می تواند به مالیات های دارایی که صاحب خانه به دولت شهرداری بدهکار است یا مالیات بر درآمدی که به دولت فدرال بدهکار است اشاره کند. هنگامی که یک خردهفروش مالیات فروش را از مشتری دریافت میکند، تا زمانی که آن وجوه را به شهرستان/شهر/ایالت واریز نکند، بدهی مالیات بر فروش در دفاتر خود دارد.
شرکت ها بدهی های خود را به دو دسته جاری و بلند مدت تقسیم می کنند. بدهی های جاری بدهی های قابل پرداخت ظرف یک سال هستند، در حالی که بدهی های بلندمدت بدهی های قابل پرداخت در یک دوره طولانی تر هستند. به عنوان مثال، اگر یک شرکت وام مسکن قابل پرداخت در یک دوره 15 ساله را دریافت کند، این یک بدهی بلند مدت است. با این حال، پرداخت های وام مسکن که در طول سال جاری سررسید می شود، بخش جاری بدهی بلندمدت محسوب می شود و در قسمت بدهی های کوتاه مدت ترازنامه ثبت می شود.
در حالت ایدهآل، تحلیلگران میخواهند ببینند که یک شرکت میتواند بدهیهای جاری را که سررسید آن ظرف یک سال است، با پول نقد پرداخت کند. برخی از نمونههای بدهی کوتاهمدت شامل هزینههای حقوق و دستمزد و حسابهای پرداختنی است که شامل پول بدهی به فروشندگان، خدمات ماهانه و هزینههای مشابه میشود. نمونه های دیگر عبارتند از:
بدهی های بلندمدت (غیر جاری) بدهی هایی هستند که پس از گذشت بیش از یک سال سررسید می شوند. مهم است که بدهیهای بلندمدت مبالغی را که در کوتاهمدت سررسید هستند، مانند سود قابل پرداخت، حذف نکنند.
بدهی های بلندمدت می تواند منبع تامین مالی باشد و همچنین به مبالغی که از عملیات تجاری ناشی می شود اشاره دارد. برای مثال می توان از اوراق قرضه یا وام مسکن برای تامین مالی پروژه های شرکتی که نیاز به تامین مالی زیادی دارند استفاده کرد. بدهی ها برای درک ساختار کلی نقدینگی و سرمایه یک شرکت حیاتی هستند.
با توجه به نام، کاملاً بدیهی است که هر بدهی غیر جاری تحت بدهی های غیرجاری قرار می گیرد که انتظار می رود در 12 ماه یا بیشتر پرداخت شود. با اشاره مجدد به مثال AT&T، موارد بیشتری نسبت به شرکت تنوع باغ شما وجود دارد که ممکن است یک یا دو مورد را فهرست کند. بدهی های بلندمدت که به عنوان اوراق قرضه پرداختنی نیز شناخته می شود، معمولاً بزرگترین بدهی و در بالای لیست است.
شرکتها با هر اندازه، بخشی از عملیات بلندمدت جاری خود را با انتشار اوراق قرضه تامین میکنند که اساساً وامهایی از هر طرفی است که اوراق قرضه را خریداری میکند. این اقلام خطی با انتشار اوراق قرضه، سررسید یا پس گرفتن اوراق توسط ناشر در جریان ثابت است.
تحلیلگران میخواهند ببینند که بدهیهای بلندمدت را میتوان با داراییهای حاصل از درآمدهای آتی یا معاملات تامین مالی پرداخت کرد. اوراق قرضه و وام تنها بدهی های بلندمدت شرکت ها نیستند. اقلامی مانند اجاره، مالیات معوق، حقوق و دستمزد و تعهدات بازنشستگی نیز می توانند تحت بدهی های بلندمدت فهرست شوند. نمونه های دیگر عبارتند از:
دارایی ها چیزهایی هستند که یک شرکت در اختیار دارد – یا چیزهایی که به شرکت بدهکار است – و شامل اقلام مشهود مانند ساختمان ها، ماشین آلات و تجهیزات و همچنین اقلام نامشهود مانند حساب های دریافتنی، بهره بدهی، حق ثبت اختراع یا مالکیت معنوی می شود.
اگر یک کسب و کار بدهی های خود را از دارایی های خود کم کند، تفاوت آن به حقوق صاحبان سهام یا صاحبان سهام آن می رسد. این رابطه را می توان به صورت زیر بیان کرد:
{دارایی}-{بدهی}={صاحب صاحبان سهام}
با این حال، در بیشتر موارد، این معادله حسابداری معمولاً به صورت زیر ارائه می شود:
{داراییها} = {بدهیها} + {صاحب صاحبان سهام}
هزینه، هزینه عملیاتی است که یک شرکت برای ایجاد درآمد متحمل می شود . برخلاف داراییها و بدهیها، هزینهها با درآمد مرتبط هستند و هر دو در صورت سود و زیان شرکت درج میشوند. به طور خلاصه، هزینه ها برای محاسبه درآمد خالص استفاده می شود. معادله محاسبه درآمد خالص درآمد منهای هزینه است.
به عنوان مثال، اگر یک شرکت در سه سال گذشته بیش از درآمد داشته باشد، ممکن است نشان دهنده ثبات مالی ضعیف باشد زیرا در آن سال ها ضرر کرده است.
هزینه ها و بدهی ها نباید با یکدیگر اشتباه گرفته شوند. یکی در ترازنامه شرکت و دیگری در صورت سود و زیان شرکت درج شده است. هزینه ها هزینه های عملیات یک شرکت هستند، در حالی که بدهی ها تعهدات و بدهی های یک شرکت هستند. هزینه ها را می توان بلافاصله با پول نقد پرداخت کرد، یا ممکن است پرداخت به تعویق بیفتد که باعث ایجاد تعهد می شود.
بدهی چیزی است که به شخص دیگری بدهکار یا متعهد است. می تواند واقعی باشد (مثلاً صورت حسابی که باید پرداخت شود) یا بالقوه (مثلاً شکایت احتمالی).
شرکت ها بدهی های خود را بر اساس افق زمانی خود برای زمان سررسید آنها تفکیک می کنند. بدهی های جاری سررسید یک ساله هستند و اغلب با استفاده از دارایی های جاری پرداخت می شوند. بدهی های غیرجاری بیش از یک سال سررسید می شوند و اغلب شامل بازپرداخت بدهی ها و پرداخت های معوق می شود.
معادله حسابداری بیان می کند که – دارایی = بدهی + حقوق صاحبان سهام. در نتیجه، میتوانیم فرمول را برای خواندن بدهی = دارایی – حقوق صاحبان سهام دوباره تنظیم کنیم. بنابراین، ارزش کل بدهی های یک شرکت برابر با تفاوت بین ارزش کل دارایی ها و حقوق صاحبان سهام خواهد بود. اگر یک شرکت بدون انباشت دارایی های اضافی، بدهی های بیشتری بپذیرد، باید منجر به کاهش ارزش سهام شرکت شود.
بدهی احتمالی تعهدی است که ممکن است در آینده باید پرداخت شود، اما هنوز مسائل حلنشدهای وجود دارد که آن را فقط یک احتمال و نه قطعیت میکند. دعاوی حقوقی و تهدید به شکایت رایجترین بدهیهای احتمالی هستند، اما کارتهای هدیه استفاده نشده، ضمانتنامههای محصول و فراخوانها نیز در این دسته قرار میگیرند.
مانند کسب و کارها، دارایی خالص یک فرد یا خانوار با متعادل کردن دارایی ها در برابر بدهی ها گرفته می شود. برای اکثر خانوارها، بدهی ها شامل مالیات های سررسید، صورتحساب هایی که باید پرداخت شوند، پرداخت های اجاره یا رهن، بهره وام و اصل سررسید و غیره خواهد بود. اگر برای انجام کار یا خدمات پیش پرداختی دریافت کرده اید، کار بدهکار نیز ممکن است به عنوان یک بدهی تلقی شود.
بابک حیدریان مهر. دانشجوی کارشناسی مترجمی زبان انگلیسی، محقق و متخصص SEO & Digital Marketing "زندگی ممکن است پُر از درد و رنج باشد، اما واکنشِ ماست که حرف آخر را میزند". فردیش نیچه
نظرات کاربران